حاجت اگر بری، در دولتسراست دل
محرم اگر شوی، حرم کبریاست دل
فتح دل شکسته میسر شود تو را
در عرصهٔ دو کون، مظفر لواست دل
تا زخمهای سینه بدوزم، دماغ کو؟
تا داغ عشق را بشمارم کجاست دل؟
کو آن زبان که جور تو را آورد سپاس؟
آمد میسر از ستم ات هر چه خواست دل
برگ سمن حجاب ز شبنم نمی کند
ای گل، به پاک دیدگی ما گواست دل
سودای عشق مایه ی نقصان نمی دهد
افزود بر بضاعت اشک، آنچه کاست دل
مست سماع معنی بیگانه ام حزین
تا با زبان خامه مرا آشناست دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.