بهار اسباب شورم را به سامان کرده می آید
شلایین جلوه و سنبل پریشان کرده می آید
حلالم باد مستیها، مبارک سینه چاکیها
قدح پیموده و گل در گریبان کرده می آید
اثر نگذاشت از چشم و دل من گریهٔ مستی
نگارین خانه ها این سیل، ویران کرده می آید
شود حیران چو طوق قمریان چشم تماشایی
سهی بالای من، دل ها نگهبان کرده می آید
حزین امشب نگاه رهزن میخانه پردازش
ز مستی تکیه هر جانب، به مژگان کرده می آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور ثبت نام کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.