پری گر وا کنم، پروانهٔ شمع تو خواهم شد
سمندر ساز آتشخانهٔ شمع تو خواهم شد
شبی پروانه سان گرد سرت گشتم، چه دانستم
که برگرد جهان افسانهٔ شمع تو خواهم شد
سرم گرم عروج نشئهٔ داغ است، می دانم
که مست از آتشین پیمانهٔ شمع تو خواهم شد
سحر ته پیرهن دیدم تو را چون شمع فانوسی
گریبان می درم، دیوانهٔ شمع تو خواهم شد
به تار آشنایی بسته بودم دل، ندانستم
که از پاس ادب، بیگانهٔ شمع تو خواهم شد
ز اشک و آه بی تابانه ام روشن بود کامشب
فدای جلوهٔ مستانهٔ شمع تو خواهم شد
حزین تیره روز خوبش را یک شب نپرسیدی
شهید خوی بیباکانهٔ شمع تو خواهم شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.