شمارهٔ ۳۰۵
غرور ناز با کوه تحمّل برنمی آید
به خودداری من سیل تغافل برنمی آید
نه آن مرغ است دل، کآسان گذارد آشیان خود
به افسون از خم آشفته کاکل برنمی آید
بود هر چند گوش نغمه سنجان چمن سنگین
صفیر زاغ با گلبانگ بلبل برنمی آید
به صحرا گر نمایی چهره، رو پنهان کند لاله
به گلشن گر گشایی زلف، سنبل برنمی آید
نمی گردد به مستی آشنا چون پاس مستوری
تغافل پیشهٔ من، با تجمّل برنمی آید
قد خم دیده ام، پر دیده طوفان حوادث را
کند هر قدر طغیان، سیل با پل برنمی آید
حزین از خامه ات گل کرده سامان سیه بختی
ز خجلت بلبا مخمور آمل برنمی آید
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...