گل خزان زده ام، زندگی ملال من است
شکسته رنگی من ترجمان حال من است
اگر به کعبه وگر دیر می گذارم گوش
حدیث حسن تو و عشق بی زوال من است
بود که در رمضان هر دمی دو عید کنم
خیال گوشه ی ابروی او هلال من است
به چشم دام تو ای عشق، ناتوان مرغم
اگر چه بیضه ی گردون به زبر بال من است
حزین ، نمی رود از مجلسم سخن بیرون
که روی صحبت من با زبان لال من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از وضعیت ناامیدی و درد در زندگی خود میگوید. او از زیباییهای عشق و حسرتی که به یاد محبوبش دارد، سخن میگوید. شاعر با بیان اینکه زندگیاش مانند گلی خزانزده است، احساساتی چون شکست و ملال را منتقل میکند. او به یاد لحظات خوب گذشته در رمضان اشاره میکند و از عشق و زیبایی محبوبش سخن میگوید. در نهایت، شاعر بیان میکند که هرچه میگوید، فقط با عشق خود در دلش ارتباط دارد و نمیتواند آن را به زبان بیاورد.
هوش مصنوعی: من به مانند گلی با برگهای خشکیده و پژمرده هستم که زندگیام مملو از دلزدگی و ناراحتی است. رنگی که دارم نمایانگر وضعیت روحی و احوال درونیام است.
هوش مصنوعی: من اگرچه به مکانهای مقدس میروم، اما تنها دل مشغولیام شنیدن سخنهای دلچسب تو و عشق همیشگیام به توست.
هوش مصنوعی: در ماه رمضان هر لحظه آرزو میکنم که دو جشن بگیرم، زیرا فقط تصور کردن گوشه ابروی او برایم همچون ماه نو است.
هوش مصنوعی: ای عشق، در چشم تو من مانند پرندهای ناتوان هستم، هرچند که با بالهای خود میتوانم به آسمان برویم و به گردونهی زمین دست یابم.
هوش مصنوعی: حزین، نمیتوانم از حرفهایم در جمع فاصله بگیرم، چون تمام آنچه میخواهم بگویم، از دل و بدون کلماتی زنده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.