زان شراری که نهان در دل خارا می سوخت
شمع در انجمن و لاله به صحرا می سوخت
بود از ساقی ما دوش، ز بس مجلس گرم
رنگ در ساغر گل، باده به مینا می سوخت
رخ ز می با که برافروخته بودی که ز رشک
طرفه آتشکده ای، در دل شیدا می سوخت؟
مست من کاش ز میخانه برون می آمد
مفتی مدرسه را، دفتر فتوا می سوخت
سینهٔ چاک ز بس آتش سودای تو داشت
آب در آبلهٔ بادیه پیما می سوخت
کفر دین را نگهت، برق به خرمن زده است
شیخ در صومعه، ترسا به کلیسا می سوخت
شمع سان روی تو در چشم ترم آتش زد
خس و خار مژه ام، در دل دریا می سوخت
عشق در سینهٔ من نقش تعلّق نگذاشت
دل گرمم، خس و خاشاک تمنّا می سوخت
ز آتش جلوهٔ من، شهر کباب است حزین
آه ازین برق که در خرمن دلها می سوخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با توصیف احساسات عمیق عاشقانه و سوز و گداز در دل، به تصویری از آتش عشق و فراق پرداخته است. شاعر از شراری که در دل نهان است، سخن میگوید که مانند شمع و لاله میسوزد. در جمعهای شاد و بزمهای مسکر، عشق و زیبایی در دل میسوزد و رنگ میگیرد. شاعر احساس میکند که عشق او را به شدت میسوزاند و حتی محافل مذهبی را نیز متاثر کرده است. او از قدرت عشق و تاثیرات آن بر زندگی و احساساتش سخن میگوید و در نهایت، به آتش دل و شور و شوقی که در دلهای دیگران ایجاد میکند، اشاره میکند. در این میان، توصیفاتی از زیبایی و عشق در وجودش وجود دارد که همهجا آتش میافروزند.
هوش مصنوعی: از آتش نهانی که در دل سنگی وجود دارد، شمع در جمع و لاله در دشت میسوزند.
هوش مصنوعی: دیشب از ساقی ما در مجلس پرهیجان، به قدری رنگ و بوی خاصی در ساغر گل وجود داشت که شراب در ظرف مینا به آرامی بخار میشد.
هوش مصنوعی: چهرهات مثل آتشکدهای روشن بود که با زیباییات دل عاشق را میسوزاند و باعث حسادت دیگران میشد.
هوش مصنوعی: کاش من intoxicated از میخانه بیرون میآیم، تا فقیه مدرسه را به آتشی بسوزانم که فتواهایش را میسوزاند.
هوش مصنوعی: سینهای که به خاطر عشق تو در آتش میسوزد، مانند آبلهای در بیابان از شدت شعلهور شدن میسوزد.
هوش مصنوعی: کافر به دین تو، همچون آتش که به خرمن زده، شیخ در خانقاه و ترسا در کلیسا در حال سوختن است.
هوش مصنوعی: چشم پر از اشک من به مانند شمعی است که با زیبایی تو در برابرش میسوزد. مژههای من که مانند خس و خاردار هستند، در دل دریایی که احساساتم را میسوزاند، به آتش کشیده میشوند.
هوش مصنوعی: عشق در وجود من جایی برای وابستگی نذاشت و دل آرامم، مثل برگ و چوب خشک، آرزوها را میسوزاند.
هوش مصنوعی: از تابش من، شهر به شعله درآمده است. افسوس بر این درخششی که در دلها چون آتش میسوزاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.