گنجور

 
هاتف اصفهانی

هزار افسوس کز بیداد گردون

ز دنیا قدوهٔ اهل زمین رفت

امام و مقتدای اهل دین شد

سر و سر حلقهٔ اهل یقین رفت

فلک برد از جهان حاجی حسن را

رواج و رونق از شرع مبین رفت

درین غمخانه شد دلگیر جانش

به عشرت‌خانهٔ خلد برین رفت

به دارالخلد چون بشنید جانش

ندای فادخلوها خالدین رفت

به پاکی زاده شد در خاک و شد پاک

چنان آمد به دنیا و چنین رفت

غرض چون زین سرای پر دد و دام

سوی آرامگاه حورعین رفت

به تاریخش رقم زد کلک هاتف

ز دنیا پیشوای اهل دین رفت