گنجور

حاشیه‌گذاری‌های مسیح

مسیح

درود بر همه،

از دیدگاه من، بزرگان در باره های پرشماری باهمه ژرفا و باریک بینی و تیزهوشی، بسیار ساده و درست به سوی خواسته سخن می گفتند. تا دلمان بخواهد می توانیم از کنج های گوناگون به گفته های پیشینیان بنگریم، ولی، یادمان نرود اگر بنمایه همه چیز را یکی بدانیم و بیانگاریم، آنگاه نباید به راهکارهای بسیار پیچیده و سردرگم برسیم.

همانند راه و روش کارکرد "کامپیوتر"، تنها با جابجایی دو دستور "0" و "1"، چه اندازه رخدادهای گونه گونه برمیخوریم... جهان نیز اینگونه است، یک بن مایه پایه، چند دستور و نهش (چیدمان) ساده و بیشمار رخسار گونه گون...

خیام نیز بر ناگریزی از آساهای(قوانین) گیتی باور داشت و پیشنهاد میکرد تا در این جهان، "این جهانی" زندگی کنیم. 


مسیح در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰:

درود نامتناها:

تفسیری:

بیت اول: اگر در بهاران و هنگام طراوت و سرسبزی (جوانی)، از زندگی لذت نبری، درمانی به جز داغ نهادن(افسوس خوردن) در انتظارت نخواهد بود.

بیت2: حواست باشه که در این کار زیاده روی نکنی و قدری از این لذت بردن را هم برای دوران های بعدی زندگیت بگذاری.

بیت های 3 و 4: حالا که نوبتش هست و فرصت مناسبی داری لذتت رو ببر، وگرنه در این زندگی گذرا، این فرصت دوام مدام ندارد.

بیت های 5و 6 و 7: درضمن حواست باشه که چندان در بند کار و مال اندوزی و آینده نگری هم نباشی، توی این دنیا همه چیز گذری و گذاشتنی هست. یادت باشه گول بازی دنیا رو نخوری و خودتو بیش از حد درگیر نکنی (در عین تلاش و کار، زندگی هم بکن). 

بیتهای 8 و9: خب دیگه نصیحت و گفتگو کافیه، از اونجایی که سخاوت و دست و دلبازی کم رنگ و بی فروغ شده، جام باده ای پر کن و سلامتی سخاوتمندان و دست و دلبازان را آرزو کن. مطمئن باش که انسان خسیس و فرومایه چیزی از انسانیت نمیداند، بیا و لذت دنیا(زندگی کردن) را بچش و بچشان و ضمانت درستی این کارت با من.

تفسیری دیگر:

بیت 1و2: حالا که در دوران جوانی و سرزندگی هستی، جام معرفت را نوش کن. اکنون زمان ذخیره سازی برای روز مبادا هست.

بیت های 3 و4: حالا که فرصت داری و زمان مناسبی هست، در پی معرفت باش که در این زمانه گذرا، هیچ چیز دوام مدامی ندارد.

بیت های 5 و 6 و7: مال اندوزی، دلبستگی های دنیوی و درگیر بازی دنیا بودن، کارهای بیهوده ای هستند و هشدار که گول نخوری.

بیت 8 و9: یادت باشه سخاوتمندی و بخشش در این راه بسیار مهم هستند و انسانهای خسیس و فرومایه راهی به رستگاری نمیبرند، پس در راه معرفت گام بردار و بخشنده باش، تضمین رستگاریت با من.

شاه بیت ها یا نکته های مورد اشاره و تامل:

1. توجه به ترتیب و توالی مسائل، ابتدا باید از راه حل های مقدماتی و اصلاح سبک زندگی و داروهای گوارا شروع کرد تا گرفتار راهکارهای سخت نشد.

2. آینده نگری و عاقبت اندیشی کاری درست است. و رویابافی و دربند آینده بودن کاریست نادرست. 

3. فرصت و وقت شناسی کاری درست است.

4. توجه به گذرا بودن زندگی امریست منطقی و درست.

5. مال اندوزی، کار درستی نیست.

6. همه چیز دنیا گذشتنی و گذاشتنی هست، و این یک قانون است.

7. چشم داشت دریافت چیزی ارزشمند از افراد فرومایه و پست نداشته باش.

8. همزمان با لذت بردن از دنیا و زندگی کردن، گول بازی دنیا رو نخور و غرق آن مشو.

9. جوانمردی، سخاوتمندی و دست و دل بازی و بخشش از اصول زندگانی درست هستند.

10. خساست و پستی درست نیستند. 

 

مسیح در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸:

با سلام و درود نامتناها خدمت همه سروران گرامی. از خواندن حاشیه های شما چیزهای بسیاری آموختم. چند نکته ای برای سهیم شدن دارم:

1. برای به دست آوردن چیزی، باید ظرفی خالی داشت. با دستان، ذهن و قلبی پر، چیز دیگری نمیتوانیم بدست آوریم.

2. راه رشد، تکامل، تحول و یا بزرگ شدن را از گذشته به آینده ببینیم نه برعکس. یعنی اینطور نگاه کنیم که ابتدا کره زمینی نبوده، سپس بوجود آمده و کم کم طی میلیاردها سال گونه های گونان گیاهی و جانوری در آن تحول یافته اند. و در خصوص گونه خودمان (آدمیان)، نیز از عصر حجر تا کنون کم کم دارای توانمندیهای مختلف و گونه گون مادی و معنوی (فکری) شده ایم. پس اینگونه نیست که از عصر انسانهای کامل! گذشته باشیم. پس، آدمیان را داری کاستی ها و توانمندیها ببینیم و بدانیم، نه کامل.

3. سعی کنیم جهان را ساده ببینیم و عمیق دریابیم.

و اما به فکر من این غزل بسیار زیبا یعنی:

بیت1-میخواهم با کمک شراب (انگوری) اندک زمانی از مسائل و مشکلات زمانه رهایی یابم. (تاثیرات می الست و شراب عرفانی که یک دم نیست)

بیت 2- از آنجایی که نهایتی برای تلاش و کوشش در این جهان نیست و آرامش و آسودگی در آن وجود ندارد، بهتر آنست که دست از حرص و طمع برداریم و زیاد دربند مسائل آن نباشیم.

ابیات 3 و4 و 5- حال که چنین است و ثباتی در این جهان نیست، بی توجهی و عدم وابستگی به آن را مدنظر قرار بده و بسیار سخت کوشی را کنار بنه و نیم نگاهی هم به عیش و نوش دنیوی داشته باش و این گفته مرا با بی جنبه ها مطرح مکن.

بیت 6 و 7- راستی، درنظر داشته باش که توجه به توصیه هایی که کردم ارزشمند است و چیزی از ارزشهای تو نمیکاهد. من همونی هستم که باوجودیکه دائماً چشم ساقی بدنبال من هست، ولی خب خنده ام میگیرد چون با چنین برو بازوی نازکی که دارد، توان تیر زدن (شکار کردنم) را ندارد. 

 

مسیح در ‫۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:

داشتم به این جهان و اینهمه مرده ها و زنده هاش فکر میکردم، همشون حاکی از این بودند که: در بند خالق و مخلوق و مناسبات انسانی نباش...

خیام اگر ز باده مستی، خوش باش. 

با ماه رخی اگر نشستی، خوش باش.

چون عاقبت کار جهان *نیستی* است،

انگار (بپندار)،

که نیستی،

چوهستی،

خوش باش. 

 

مسیح در ‫۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۰ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱۴:

درود بر همه،

از دیدگاه من، بزرگان در باره های پرشماری باهمه ژرفا و باریک بینی و تیزهوشی، بسیار ساده و درست به سوی خواسته سخن می گفتند. تا دلمان بخواهد می توانیم از کنج های گوناگون به گفته های پیشینیان بنگریم، ولی، یادمان نرود اگر بنمایه همه چیز را یکی بدانیم و بیانگاریم، آنگاه نباید به راهکارهای بسیار پیچیده و سردرگم برسیم.

همانند راه و روش کارکرد "کامپیوتر"، تنها با جابجایی دو دستور "0" و "1"، چه اندازه رخدادهای گونه گونه برمیخوریم... جهان نیز اینگونه است، یک بن مایه پایه، چند دستور و نهش (چیدمان) ساده و بیشمار رخسار گونه گون...

خیام نیز بر ناگریزی از آساهای(قوانین) گیتی باور داشت و پیشنهاد میکرد تا در این جهان، "این جهانی" زندگی کنیم. 

 

sunny dark_mode