گنجور

حاشیه‌گذاری‌های Mehrshad Mahmoodi

Mehrshad Mahmoodi

تاریخ پیوستن: ۱۲م آذر ۱۴۰۰

اگر عاقل و گر دیوانه هستم 

همیشه عاشق و ساقی پرستم 

من آنم کز سر شوریدگی ها 

تمام عهد یک جا شکستم 

نه در کوی خراباتم گذارن 

نه در بزم عزیزان جای دارم 

نه دور از پیرو آیین و کیشم 

نه در راه طریقت پای داریم ...

✨Habib My Lord✨

 

 

 

 

 

آمار مشارکت‌ها:

حاشیه‌ها:

۵

ترانه‌های مرتبط تأیید شده:

۱


Mehrshad Mahmoodi در ‫۳ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳:

هوای منزل یار آب زندگانی ماست

صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم ...

غزل بی‌نهایت زیبا و سوزناک حضرت حافظ 

با صدای اهورایی والامقام استاد حبیب محبیان ....

Mehrshad Mahmoodi در ‫۳ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:

آه آه ،، از دست صرافان گوهر ناشناس 

هر زمان خر مهره را با دُر برابر می کنند ....

این غزل زیبای حافظ را تنها باید به صدای ملکوتی والامقام استاد حبیب گوشِ جان سپرد ...

درود بر روح بزرگ حضرت حافظ 

Mehrshad Mahmoodi در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲۷ - قبلۀ آمال:

شعری ناب و با آهنگسازی و صدای روح نواز استاد حبیب محبیان ...

 

حاجیان رَخت چو از مکه برند مدّتی در عَقَبِ سر نِگَرَند

تا به جایی که حرم در نظر است چشم حُجاج به دنبال سر است

 معنای کلی این مثنوی ایرج میرزا اینگونه است که زمانی که حاجیان در حال بازگشت از مکه هستند ، مدت و زمانی به پشت سرشان در حال نگاه کردن می باشند که منظور اینجا ، همان کعبه می باشد ... و تا جایی که چشم ، کعبه را در نظر دارد ، چشم حاجیان به دنبال آن کوی می باشد ...

 

(که در این قسمت شعر اشاره به کوته فکری و کوته نظری حجاج رو دارد 

که تنها خداوند را زمانی که در شهر مکه هستند 

میتوانند ببینند در صورتی که خداوند را باید دل و بطنشان پیدا کنند و منزل گه خداوند در قلوب تک تک ماست و مختص به جا و مکانی نیست )

 

من هم از کوی تو گر بستم بار 

باز با کوی تو دارم سر و کار 

چشم دل سوی تو دارم شب و روز 

چشم بر کوی تو دارم شب و روز 

 

و در بیت بعدی مفهوم بدین صورت می باشد که ،،، گر چه من از کوی (معشوق) کول بارم را بسته ام ،، اما باز ... و تا ابد با تو دارم سر و کار 

و چشم و دل من شب و روز و ابدی به سوی کوی توست و نه به صورتی که فقط ظاهری و در همان لحظه باشد ....

 

تو صنم قبله آمال منی 

چون کنم صرف نظر مال منی !

روی رخشنده تو قبله ماست 

مردم دیده ما قبله نماست 

 

در این قسمت معنا بدین صورت است که

ای نگار و معبود من تو قبله آرزوی من هستی

و چگونه میتوانم چشم بر سوی تو ببندم چون که تو در بطن من وجود داری ...

و ای نگار و معشوق ما ،، روی درخشان و پاک تو قبله گاه عشاق است و مَردُمکِ چَشمِ ما که روی رخشنده تو را زیارت کرده است همیشه در جهت تو میچرخد

 

 دو تشبیه زیبا در این بیت نوشته شده است که روی معبود را به قبله نما تشبیه کرده است ... ومردم همان مردمک چشم منظور می باشد که تشبیه شده عقربه قبله نما را دارا می باشد

 

و هزاران بار تعظیم بر فخر موسیقی ایران والامقام استاد حبیب محبیان 

Mehrshad Mahmoodi در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۳۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲:

ای دیر بدست آمده بس زود برفتی 

آتش زدی اندر من و چون دود برفتی ....

به آهنگسازی و تنظیم و صدای همیشه جاودان

 و حق لوای استادِ استادان موسیقی تمامی پارسی زبانان ، حبیب محبیان خلق شد ... در آلبوم صِفر سال ۱۳۷۳ ،، با شعری بسیار بسیار زیبا و اثر بخش عالیجناب انوری ...

سپاسگزارم از سایت گنجور

Mehrshad Mahmoodi در ‫۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳:

با صدای اهورایی والامقام استاد حبیب محبیان

حضرت عطار را شناختم ...

عجب ... عجب شعر نابی 

برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد 

که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمیدانم ... 

سپاسگزارم از سایت گنجور