مردکی بینام
مردکی بینام در ۴ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۵:
کلمات ترکی در این غزل
بیت یکم: «تَکْرِی یَرْلِغَسُنْ»، تکری را تنگری بخوانید با صدای /ŋ/. تَکری یعنی «خدا» و یَرْلِغَسُنْ فعل التزامی سوم شخص مفرد «بیامرزد» است. به شکل کل به همان معنی «خدا بیامرزد، خدا عفو کناد» است.
بیت سوم: «دُتُنْ» فعل دستوری دوم شخص مفرد از دُتُنْمَاکْ که فعل بازتابی از دُتْمَاکْ «گرفتن» است. میتوان به شکل «(هیزم را) بگیر» ترجمه شد. آگاهی: دُتُنْ در جاهای دیگر ممکن است به معنی «دود» آمده میشود. دُتُنْ /dutun/ و دُتُنْ /dytyn/ «دود (و بعداً تنباکو)» در ترکی واکههای متفاوت دارند و واژههای متفاوت هستند.
مردکی بینام در ۴ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۳:
کلمات ترکی در این غزل
بیت یکم: «گَلْ بَرُو» یعنی «بیا اینجا». گَل فعل امری است از گَلمَک «آمدن» و بَرُو «اینجا».
بیت دوم: «سو» یعنی «آب».
بیت پنجم: «اَرْسْلَانْ» یعنی «شیر (جانور)» است و «قِلِج» به معنی «شمشیر» است.
بیت ششم: «قِلِج» همانطور «شمشیر».
بیت هفتم، مصراع اول: «ککجک ای قشلرن»، این را باید «گُکْجَکْ ای قَشْلرُنْ» تصحیح نمود و گُکْجَکْ به معنی «خوب، زیبا، خوشگل» است و قَشْلرُنْ «ابروهایت، ابروهای تو» است. قَشْ، ابرو؛ ـلَر، پیشوند جمع؛ ـُنْ، پیشوند مالکیت شخص دوم مفرد. مصراع دوم: «سُزْدَشْ» به معنی «همسخن، همزبان، کلیم، همدم» آمده است و ساخته از سُزْ «حرف، سخن، قول» و پیشوند ـدَشْ که مثل «هم» است. «قَنِی» یعنی «کجا».
بیت نهم: «دَکْتُرْ»، باید به شکل «دَکْ تُرْ» جدا دانست، به معنی «خاموش باش» است. دَکْ در این عبارت «خاموش، ساکت» است و تُرْ، فعل دستوری است از تُرْمَاکْ «ایستادن».