جواد کردحیدری
تاریخ پیوستن: ۲۳م شهریور ۱۴۰۲
آمار مشارکتها: | |
---|---|
حاشیهها: |
۴ |
جواد کردحیدری در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۰۶ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
سپاس از کاربران گرامی که در باب اصالت ضبط «بیرونشد و بیرونشو» بحثی راه انداختند.
به نظر میرسد که در این مورد خاص، وزن و قواعد عروض کمکی به حل مسأله نمیکند چون هر دو واریانت از نظر لغوی و صرفی درست هستند و اختلالی در وزن ایجاد نمیکنند.
با نگاهی به لغتنامهٔ دهخدا هم معلوم میشود که صورتهای «بیرونشد/برونشد/بیرونشو/برونشو» همگی به معنای مَخلص و مخرج و محل بیرون شدن در متون کهن به کار رفتند و تنها شاید با بررسیهای سبکی گوینده و یا حوزهٔ جغرافیایی اوبتوان به نتیجهٔ واضحتری رسید.
این هم نمونههایی از کاربرد این گونهها در متون مختلف به نقل از لغتنامهٔ دهخدا:
بیرون شد:
زین یک نفس درآمد و بیرونشدِ حیات
بردیم روزنامه به دیوان صبحگاه-خاقانی .
اگر بنده بیرونشد این کار بندیدی پیش خداوند در مجمعی بدان بزرگی چنین دلیری نکردی . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 412).
تا درآمد و بیرونشد ایشان از مضایق و دقایق سخن به چه وجه بوده است . (چهارمقاله ).
ره بیرونشد از عشقت ندانم
درِ هر دو جهان گوئی فراز است- انوری .
خرس گفت پیش از آنکه کار از حد تدارک بیرون رود بیرونشد آن میباید طلبید. (مرزبان نامه ).
مجیرالملک جز... و انقیاد، بیرونشدی ندید. (جهانگشای جوینی ).
ز آنجا که فیض جام سعادت فروغ تست
بیرونشدی نمای ز ظلمات حیرتم- حافظ.
برون شد:
چو نظم مدح تو آغاز کردم اندر وقت
به من نماید راه برونشد و انجام - سوزنی .
بیرون شو:
یک جرعه می کهن ز ملکی نو به
وز هرچه نه می، طریق بیرونشو به- خیام .
کرد کارش را کسی ، بیرونشوی
در درون ره دادش و بستدجوی -عطار (منطق الطیر ص 204).
دیده ام در خون دل شد ز آرزوی روی تو
نیستش بیرونشوی دیگر کنون گو می گِری- جرفادقانی .
و شما متحیر مانده و هیچ بیرونشوی نمی بینید. (کتاب المعارف ).
برون شو:
باب ورا گرامی خوانی و ننگری
تا زین سخن که گفتی باشد برونشوی- سوزنی .
کز فلک راه برونشو دیده بود
در نظر چون مردمان پیچیده بود- مولوی .
او مجال راز دل گفتن ندید
زو برونشو کرد و در لاغش کشید- مولوی .
جواد کردحیدری در ۶ سال قبل، شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:
درود!
گویا در بیت پنجم:
کاش در پرده شب و روز بپوشی رویت
تا ننازد فلک سفله به خورشید و مهش
با توجه به سیاق کلام به جای«بپوشی»(نپوشی-در وجه نفی ونهی) درست باشد و در بیت هشتم:
دل من خستهٔ مژگان سیهچشمان شد
آه اگر چشم بپوشد ز حال سیهش
نیز به همان دلیل و نیز رفع اختلال وزنی،به جای«بپوشد» با صیغهٔ مفرد( بپوشند) در ساخت جمع درست است.سپاس!
جواد کردحیدری در ۶ سال قبل، شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۰۹ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۲:
درود!
در مصراع دوم بیت سوم:
دو جهان گشته به حسنی که اکر در عرصات
به همان حسن درآید گذرند از گنهش
گویا سهوی در تایپ اتفاق افتاده است و ظاهراً باید به این گونه اصلاح شود:
دو جهان کُشته به حسنی که اگر در عرصات
به همان حسن درآید گذرند از گنهش
یعنی گشته(باگاف پارسی/g) به کشته(با کاف تازی/k) و اکر به اگر تصحیح شود.با سپاس!
جواد کردحیدری در ۱ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد ششم » بخش ۱ - آغاز تاریخ امیر شهاب الدّوله مسعود بن محمود رحمة اللّه علیهما: