گنجور

حاشیه‌گذاری‌های هوشنگ گودرزی

هوشنگ گودرزی


هوشنگ گودرزی در ‫۳ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۲ - ذکرخیال بد اندیشیدن قاصر فهمان:

1- متأسفانه بحث اختلاف نسخ در آثار خطی گدشتگان و غلط های املایی ناشی از بی دقتی در استنساخ یا بعضا ناخوانا بودن یا تحریف برخی واژگان و عبارات، در همۀ زبانها و زمانها وجود دارد. اما امروزه بصورت علمی، کار روی متون خطی به رشته های مختلف تخصصی تقسیم می شود و اثری که در نهایت ارائه می گردد، حاصل کاری جمعی و تخصصی است. نسخه شناس براساس نسخه هایی که در اختیار دارد بر مبنای آموزه های نسخه شناسی علمی، متنی را استخراج می نماید و پس از او پژوهشگرانی که به دانش هایی همچون سبک شناسی، علوم بلاغی، تاریخ و ادبیات و زبان شناسی و نقد ادبی (و در مورد مولانا قرآن و حدیث و عرفان نظری) تسلط کافی دارند، به تحلیل و تحشیه و تعلیقات و تفسیر متون می پردازند. مرحوم رینولد الین نیکلسون خدمات بزرگی به زبان و ادبیات فارسی انجام داده و حق عظیمی بر گردن ما فارسی زبانان و ایرانیان دارد اما حق این است که ایشان تنها امانتدار خوبی در تنظیم نسخۀ خود از مثنوی مولانا بوده و بر اساس نسخه هایی که در دسترس داشته متن خود را ارائه کرده است. خود او و نیز دیگر نسخه شناسان هم انتظار نداشته اند که نسخۀ تصحیحی آنها وحی منزل انگاشته شود؛ کما اینکه هم درنسخۀ نیکلسون و هم در نسخه های مورد وثوق دیگران (نظیر نسخۀ خلخالی دیوان حافظ که مبنای چاپ نسخۀ پر غلط علامه قزوینی است)، ایرادات بسیاری به چشم می خورد. چنانچه مبنای کار در تحقیق و تنقید اثری صرفا متابعت نعل به نعل از نسخۀ مرجع باشد که دیگر نیازی به تعلیق و تصحیح و پژوهش در صدر و ذیل آثار گذشتگان نیست! اما سیالیّت روح تحقیق و دقت موشکافانۀ محققان است که نو به نو در این عرصه به تحقیق و تتبع پرداخته و عمر خویش را گاه بر سر یافتن دریافتی درست از نکته ای موجز می گذارند و گاه از سر جسارت و بزرگی روح، پس از سالها تلاش و پژوهش در موردی، شجاعانه از رأی خود باز می گردند. نمونۀ این بزرگان حضرت استاذی دکتر عبدالحسین زرینکوب است که به زعم مرحوم مطهری «تنها نویسنده ای بود که از سر معده قلم نمی زد»!
2- همانطور که جناب «بی سواد»ِ فاضل و ارجمند، اما پرمایه، نوشته اند، پایۀ نردبان و پلۀ نردبان دو مفهوم متفاوتند. هرپایه خود پلکانی دارد که صعود تدریجی را میسر می کند. اینجا سخن از مقامات و مراتب صعود روحانی است که از تبتل تا فناء فی الله مدرّچ شده و پله به پله سالک را به مقصد می رساند. اینجا هم مسیر، مشخص و هم نوعیت نردبان (و سطح و پایۀ آن) که همان مقامات است ، بر سالک معلوم است. پس برای نیل به مقصود، باید از پایۀ همین نردبان، پله پله تا ملاقات خدا بالا رود.

 

هوشنگ گودرزی در ‫۴ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۲۴ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳:

دربارۀ بیت 16 چندنفر از دوستان نظر داده اند که غالبا هم نظرشان صائب است. اما آنچنان که باید جامع و کامل نیست. منظور شاعر از «آبِ ایستاده» و «آبِ ناروان»(راکد)، «جاه و مال» مخاطب است که به صراحت لفظ در مصرع نخست آورده است. می گوید خیال نکنید که در این خانه(کنایه از دنیای فانی) ثروت و مقام، مثل آبی که ذخیره شده شده باشد قابلیت ماندگاری دارد، زیرا این ثروت و مکنتی که شما اندوخته اید نیز همچون همه چیز از دست رفتنی است. (اشاره به آیۀ کلُ شیءٍ هالِک... دارد.)

 

هوشنگ گودرزی در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۳۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

مصرع نخست از بیت اول غلط املایی دارد. لطفا تصحیح فرمایید: وقاس - وقاص

 

sunny dark_mode