گنجور

حاشیه‌گذاری‌های Behzad Behzadi

Behzad Behzadi


Behzad Behzadi در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

درود
در سال های اخیر مفسران و حافط شناس های زیادی در تلاشند هستند که به می و باده و معشوق حافط بعد روحانی و الهی و فرا زمینی بدهند.اما این دوبیت حافط خود بیانگر این حقیقت است که حافط از می و معشوق زمینی حرف میزند.
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

 

Behzad Behzadi در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

درود
بیچاره حافط.خبر نداشته که در آینده این همه مصصح و خورده بگیر و منتقد و رند و لاف زن افسانه سرا و قصه گو و عالم و دانشمند پیدا می شوند که اشعارش را حلاجی و واکاوی کنند والله شاعر نمی شد.
عزیزان جان حافط برای دلش شعر گفته نه برای من و شما.آنجه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

 

Behzad Behzadi در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

درود
واقع بین باشیم.هرکدام از شما عزیزان که ذوق و هنر و استعدادی دز شعر سرودن داشته باشید آنچه که ابتدا به ساکن شما زا حذب می کند معنی و مفهوم و پیام فلسفه شعر نیست،در حقیقت ریتم و ،آهنگ و وزن و زیبایی کلام و طراوت لطافت چینش کلمات است.بنده اگر از خواندن متنی لذت نبرم ادامه نمی دهم یعنی اینکه محتوا و مفاهیم و پیامش دیگر برایم مهم نیست.حالا نویسنده هر مسلک و آیین و شخیصیت و خوش نامی و بد نامی که داشته باشد فرقی نمی کند.
در مورد ایتکه مطلع این غزل از یزید است یا نه بی اطلاعم.فرقی نمی کند که از چه کسی باشد.مطلع به ظبع حاقظ خوش آمده و عزل را با آن شروع کرده است.یادمان نرود که حافط قبل از اینکه فیلسوف ، معلم ،مدرس ،عارف و عالم باشد شاعر بوده است شاعر....شعر برایش در الویت بوده تا باقی .....

 

Behzad Behzadi در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۸ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳:

شـرابِ خانگیِ تـرسِ مـُحتسب ، خـورده
به روی یار بنوشیم وبانگ نوشانوش
شـرابِ خانگیِ تـرسِ مـُحتسب.بنظر میرسد که قبل از روی کار آمدن امیرمبارز مکان هایی همانند قهوه خانه ها بنام میخانه وجود داشته است که مردم برای می خواری و تهیه می به آنجا می رفته اند. گویا در زمان امیر مبارز به دستور ایشان تمام میخانه ها تعطیل می شود.مردم به ناچار از ترس مامورهای حکومتی ها (محتسب ها) می را در پستو و نهانحانه منزلشان تهیه می کرده اند که حافط به آن شـرابِ خانگیِ تـرسِ مـُحتسب گفته است.
بنابر این شـرابِ خانگیِ تـرسِ مـُحتسب صحیح است و نیاز به حرف اظافه ندارد

 

Behzad Behzadi در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۸ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:

درود
جام مینایی می سد ره تنگ دلیست
منه از دست که سیل غمت از جا ببرد
حافط در این بیت خیلی صریح و رک و روشن به فواید می اشاره می کنه و می گوید برای رهایی موقتی از دلتنکی هایت می نوش کن.
چرا ما دوست داریم از حافظ یک فرا زمینی و یک قدیسه بسازیم ؟حافط هم فردی نابغه و نخبه ای از بطن همین مردم با ذوق و قریحه و هتر شاعری در خدمت مردم بوده است

 

Behzad Behzadi در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

پیامبر ختمی مرتبت والاترین بشر نزد خداست اما اگر کمی واقع بین باشیم و کمی هم تاریخ ایران را بشناسیم و از روابط فی مابین شاه شجاع و حافط مطلع باشیم بی گمان این شعر را در مدح شاه شحاع میدانیم

 

۱
۲
sunny dark_mode