سعید
سعید در ۲ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:
در بیت سوم خواجه حافظ از قاضی مجدالدین اسماعیل بن رکن الدین یحیی نام برده که قاضی مشهور شیراز در عصر حافظ بوده است
پدر قاضی مجدالدین یعنی قاضی رکنالدین نیز قاضی بزرگ شیراز در عصر سعدی بوده و از قضا ممدوح سعدی نیز بوده است و هنگامی که سعدی وفات یافته این قاضی مجدالدین حدود سی سال سن داشته پس زمان حیات سعدی را به خوبی درک کرده است و چه بسا به واسطه احترامی که پدرش نزد سعدی داشته ، با شیخ اجل مصاحبت و حشر و نشر نیز داشته است
خود او نیز ممدوح حافظ بوده و حافظ برای او احترام فراوان قائل بوده چرا که در چند جای دیگر نیز او را مدح کرده است
پس با این حساب قاضی مجدالدین را باید یکی از خوشبخت ترین مردان روزگار دانست چرا که هم سعدی را دیده و هم حافظ را و چون با حافظ رابطه خوبی داشته احتمالا درباره سعدی به حافظ چیزها گفته است...
الله اعلم
سعید در ۲ سال و ۱ ماه قبل، سهشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:
تناقض یا پارادوکس یکی از اصلی ترین ابزار های زیبا سازی شعر محسوب میشود که بسیاری از شاعران بزرگ ادبیات فارسی از آن بهره گرفته اند
کلیم کاشانی شاعریست که همانند حافظ از این ابزار کارآمد در غزلیاتش فراوان استفاده کرده
همانند بیت ششم این غزل زیبا
ما و می در این چمن چون توبه فصل بهار
روز اول بر شکستن عهد و پیمان بستهایم
پیمان بستن بر سرِ شکستنِ عهد و پیمان ، تناقضی بسیار زیباست...
توبه ی فصل بهار عبارتی کنایه آمیز است زیرا کسی که از خوردن می و شراب توبه کرده باشد در فصل بهار به ناچار توبه خود را خواهد شکست چرا که به اصطلاح امروزی در فصل بهار شراب واقعا میچسبد.
پس به قول کلیم عهد و پیمان بستن برای نخوردنِ شراب شبیه توبه در فصل بهار است ، اصلا برای شکستن بسته شده...
سعید در ۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۳ - سوگندنامهای که انوری در نفی هجو قبة اسلام بلخ گفته و اکابر بلخ را مدح کرده:
انوری ابیوردی نقطهی عطفی در تاریخ قصیده سرایی ادبیات فارسی محسوب میشود و تاثیر بسیار زیادی بر شاعران بعد از خود گذاشت از جمله شاعرانی که به شدت تحت تأثیر انوری قرار داشته سلطان بی بدیل شعر فارسی سعدی شیرازی است که الفبای غزل سرودن را از انوری آموخته است...
بگذریم
اما بیت سوم این قصیده که بسیار زیباست:
آسمان در کشتی عمرم کند دائم دو کار
وقت شادی بادبانی گاه اندُه لنگری!!!
ناخدای کشتی زمانی دستورِ کشیدن بادبان را صادر میکند که کشتی در شرایطی بحرانی قرار داشته باشد ، مثلاً شرایطی مانند طوفان و امواج هولناک و امثالهم ...
اصولاً بادبان کشتی با هدف تغییر مسیر و خروجِ سریع کشتی از شرایط بحرانیِ پیش آمده کشیده میشود
اما زمانی که کشتی قصد اقامت و توقف طولانی مدت را داشته باشد ، ناخدای کشتی دستور لنگر انداختن را صادر میکند
انوری با اشاره به این دو مورد در آداب کشتی رانی مضمون بکری را آفریده
و میگوید که من وقتی شادم روزگار(آسمان) در کشتی عمر من بادبان ها را میکشد که شادیِ من چندان طول نکشد و سریعاً مرا از حالت شادی خارج کند
اما وقتی که غمی دارم و غمگین هستم او دستور لنگر انداختن میدهد که مرا برای مدت طولانی در حالت غم و اندوه نگه دارد
انوری مضمون پردازی های اینچنینی در اشعارش زیاد دارد
اگر اهل شعرید انوری را دریابید
به راستی که
نه هرکه آینه سازد ، سکندری داند...
سعید در ۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۶:
سِیرها در هوس آبادِ تمنا کردیم...