گنجور

 
سید حسن غزنوی

ای که یزدان پادشاهت کرد بر ملک علوم

وین گواهی پیش یزدان روز محشر می‌دهم

خاک پایت گر به دست آید برای توتیا

با همه بی‌مایگی همسنگ آن زر می‌دهم

حاش لله من نه آن مردم که هرجایی ز حرص

قصه حاجت به تأویل ثنا در می‌دهم

من در این غربت که آن را عذر جز تحصیل نیست

گفته‌ام شعری ولیکن یک به یک بر می‌دهم

پارسی و تازیی سلطان و برهان را دو بیت

زین سوم انصاف فرمان تو سرور می‌دهم؟

بنگر و برخوان و چون اصلاح کردی عرضه کن

زان که از شاخ درخت فضل این بر می‌دهم

صدر دین گر به طمع دارد غرامت می‌کشم

ور به بد قانع شود شُکرانه بر سر می‌دهم