ترسم که شبی سحر دعایی بکنم
وز سوز به گریه، های هایی بکنم
بیداد تو پیش دادگر بردارم
وز بی خبری ترا دعاِی بکنم
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
ترسم که شبی سحر دعایی بکنم
وز سوز به گریه، های هایی بکنم
بیداد تو پیش دادگر بردارم
وز بی خبری ترا دعاِی بکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از ترس این که یک شب در سحر به دعا پرداخته و از روی غم و اندوه گریه کند، سخن میگوید. او نگران است که وقتی از بیخبری تو دعا میکند، بیعدالتی تو را نزد دادگر مطرح کند.
هوش مصنوعی: میترسم شبی به دعا مشغول شوم و از شدت سوز و درد، به گریه بیفتم.
هوش مصنوعی: به خاطر ظلم تو از کسی که به حق میرسد فریاد میزنم و در حالی که نادان تو هستی، برایت دعائی میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.