گنجور

 
مجد همگر

چشم شب دوش اشک به دامن بگریست

بر من ز جفای دوست دشمن بگریست

گردون که هزار دشمنی با من داشت

خوش خوش به هزار دیده بر من بگریست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode