گنجور

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
ابوطیب مصعبی

شکر‌شکن است یا سخن‌گوی من است

عنبر‌ذقن است یا سمن‌بوی من است

باباافضل کاشانی

چرخ فلکی خرقهٔ نُه توی من است

ذات ملکی نتیجهٔ خوی من است

سّر ازل و ابد که گوش تو شنید

رمزی ز حدیث کهنه و نوی من است

مجد همگر

با عشق کهن تازه بدن خوی من است

دردش بکشم به جان که داروی من است

گویند کهن شد او براتیست رخش

آن کهنه براتی رخش نوی من است

نسیمی

آیینه جم عبارت از روی من است

«والیل اذا» کنایت از موی من است

گر عارف سر قاب قوسین شدی

می دان که دو حرف نون ابروی من است

میرداماد

چوگان غمم من و بلاگوی من است

خجلت زده آتش از تف روی من است

دهقان غم عشقم و خونابه چشم

چون آتش بگداخته در جوی من است

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه