گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عطار

ای شمع! تویی علی الیقین دشمنِ تو

خود را کشتی خون تو در گردنِ تو

با آتش سوزنده گرفتی سرِخویش

تا چند زسرگرفتگی کردنِ تو

هلالی جغتایی

بگداختم از دست جفا کردن تو

این‌ست طریق بنده پروردن تو؟

گر من به گناه عاشقی کشته شوم

خون من بی‌گناه در گردن تو

رضاقلی خان هدایت

تا کی بود این جور و جفا کردن تو

بیهوده دل خلایق آزردن تو

تیغی است به دست اهل دل خون آلود

گر در تو رسد خون تو در گردن تو

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رضاقلی خان هدایت
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه