ما به جنّت از برای کار دیگر میرویم
نه تفرّج کردن طوبی و کوثر میرویم
مقصد ما حسن یوسف باشد اندر شهر مصر
ما نه در مصر از برای قند و شکّر میرویم
اندر آن خلوت که در وی ره نیابد جبرئیل
بیسر و پا ما به پیش دوست اکثر میرویم
میگریزند زاهدان خشک از تردامنی
ما بر خورشید خود با دامن تر میرویم
پارسا گوید به کوی ما بیا شو نامنیک
ما در آن کوچه خدا داناست کمتر میرویم
ما ز دنیا کو قلندرخانهٔ عشق خداست
سوی عقبی عاشق و مست و قلندر میرویم
شیخ ما عشق است ما پی در پی او تا ابد
بیعصا و خرقه و کجکول و لنگر میرویم
زَهرهٔ ما را مبر از قهرها با نیکویی
ما اگر نیکیم و گر بد هم بدان در میرویم
بر کفن ما را تو ای غسّال بوی خوش مسا
ما به گور از بهر آن دلبر، معطّر میرویم
دولت دیدار میخواهیم در جنّات عدن
ما نه آنجا از برای زیور و زر میرویم
محیی ما را همچو کوه افسرده میبینی ولی
ما به سر چون ابر خوش بیپا و بیسر میرویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.