گنجور

 
 
 
مولانا

گوش ما را بی‌دم اسرار مدار

چشم ما را بی‌رخ دلدار مدار

بزم ما را بی‌می خمار مدار

ما را نفسی بیخودت ای یار مدار

اوحدی

ای ماه، ز پیوستن من عار مدار

پیوسته مرا به هجر بیدار مدار

بر من، که فدای تو کنم جان عزیز

خواری مپسند و این سخن خوار مدار

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه