قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۸۶

قدسی ز بتان حسرت دیدار مدار

سر در پی چشم خویش زنهار مدار

معشوق تو در دل است، نتوان دیدش

بر هرچه نظر کار کند، کار مدار