همه روزه بر سر کشور دلم از بتان حشمی رسد
چه رسد به ملک خراب اگر حشمی ز محتشمی رسد
شود جراحت سینه بِه ز عنایت تو اگر به من
دو سه قطره مشک تَر ای صنم ز ترشّح قلمی رسد
ز شراب شوق تو سرخوشم صنما به خاک بریز می
چه تفاوتی کند از نَمی که ز شبنمی به یَمی رسد
به وفا و مهر تو مایلم به جفا و جور تو خوشدلم
که خوشیست بر من و مثل من ستمی که از صَنمی رسد
به صباح روز قیامت ار فکنند وعدۀ وصل او
همه عمر من به دمی رود که قیامتم به دَمی رسد
چو رسی به ابر عطای او ز غبار خسته به او بگو
که به کِشت سوخته خرمنی چه شود گر از تو نَمی رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.