عنوان اول (در شناختن نفس خویش): بدان که کلید معرفت خدای عزوجل معرفت نفس خویش است ...
فصل اول: اگر خواهی که خود را بشناسی، بدان که تو را که ...
فصل دوم: بدان که معرفت حقیقت دل حاصل نیاید تا آنگاه که ...
فصل سوم: اما حقیقت روح که وی چه چیز است و صفت خاص وی چیست، ...
فصل چهارم: بدان که تن مملکت دل است و اندر این مملکت دل را ...
فصل پنجم: شناختن تفاصیل لشکر دل دراز است و آنچه مقصود است ...
فصل ششم: از این جمله که رفت بدانستی که شهوت و غضب را برای ...
فصل هفتم: بدان که دل آدمی را با هر یکی از این دو لشکر که در ...
فصل هشتم: و چون بدانستی که در باطن این چهار قهرمان و کار ...
فصل نهم: همانا گویی که چون در آدمی صفت سباع و بهایم و ...
فصل دهم: عجائب عالمهای دل را نهایت نیست و شرف وی بدان است ...
فصل یازدهم: گمان مبر که روزن دل به ملکوت بی خواب و بی مرگ ...
فصل دوازدهم: گمان مبر که این پیامبران را مخصوص است که گوهر همه ...
فصل سیزدهم: نمودگاری از شرف گوهر آدمی که آن را دل گویند، در ...
فصل چهاردهم: اگر کسی این جمله که رفت نداند، از حقیقت نبوت وی ...
فصل پانزدهم: از این جمله که رفت شرف گوهر دل آدمی معلوم شد و ...
فصل شانزدهم: همانا گوییم به چه معلوم شود که سعادت آدمی در ...
فصل هفدهم: این مقدار که گفته آمد از احوال دل آدمی، در چنین ...
فصل هجدهم: چون شرف و عجز و بزرگی گوهر دل آدمی از این جمله ...