گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
غزالی

هرکه اندر دوام توبه وی بر گناهی بود باید که بزودی به کفارت و به تدارک آن مشغول شود و آثار دلیل کند بر آن که هشت کار است که چون پس از گناه برود کفارت گناه بود. چهار اندر دل است: یکی توبه یا عزم اندر توبه و دوستی آن که دیگر بار آن نکند و بیم آن که بر آن معاقب باشد و امید عفو. و چهار به تن است: یکی آن که دو رکعت نماز بکند و پس از آن هفتاد بار استغفار کند و صد بار بگوید سبحان الله العظیم و بحمده و صدقه بدهد آن مقدار که تواند و یک روز روزه دارد و اندر بعضی آثار است که طهارتی نیکو بکند و اندر مسجد شود و دو رکعت نماز بکند.

و اندر خبر است که چون گناهی کردی اندر سر طاعتی بکن تا کفارتی بود و چون آشکارا کردی طاعتی آشکارا بکن و بدان که استغفار به زبان که دل اندر میان نباشد بس فایده ندهد. و شرکت دل بدان بود که اندر وی هراسی و تضرّعی باشد اندر طلب مغفرت و از تشویر و خجلت خالی نبود، و چون این بود، اگرچه عزم مصمم نکرده است امیدوار بود و بر جمله استغفار به زبان و غفلت دل هم از فایده خالی نباشد که زبان را از بیهوده منع کند و از خاموشی نیز بهتر بود که زبان چون به خیر عادت کرد میل به کلمه استغفار بیش کند از آن که به لعب و هذیان وغیر آن.

مریدی بوعثمان مغربی را گفت، «وقت باشد که زبان من به ذکر همی رود بی دل». گفت، «شکر کن که یک عضو تو را اندر خدمت بگذاشته اند». و اندر این شیطان را تلبیس است که تو را گوید، «زبان از ذکر خاموش کن که چون دل حاضر نباشد بی حرمتی باشد». و خلق اندر جواب شیطان به سه قسم شده اند: یکی سابق که گفت، «راست گوئی، لاجرم کوری تو را دل نیز حاضر کنم». این نمک بر جراحت شیطان پراکند. و یکی ظالم که گفت، «راست گوئی، اندر حرکت زبان فایده نباشد»خاموش بایستد و پندارد که زیرکی بکرد و به حقیقت به دوستی شیطان برخاست سه دیگر مقتصد که گفت، «اگر دل حاضر نتوانم کرد آخر ذکر بر زبان بهتر از خاموشی». اگرچه ذکر به دل بهتر از آن، چنان که پادشاهی بهتر از صرّافی بهتر از کنّاسی و شرط نیست که هرکه از پادشاهی عاجز شود از صرّافی نیز دست بدارد و به کنّاسی شود.