بدان که ریا کردن به طاعتهای حق تعالی از کبایر است و به شرک نزدیک است و هیچ بیماری بر دل پارسایان غالبتر از این نیست که چون عبادتی کنند خواهند که مردمان از آن خبر یابند و بر جمله ایشان را پارسا اعتقاد کنند. و چون مقصود از عبادت اعتقاد مردمان بود خود عبادت نبود که پرستیدن خلق بود و اگر آن نیز مقصود باشد با پرستیدن حق تعالی شرک بود و دیگری را با حق تعالی شریک کرده باشد اندر عبادت خویش و حق تعالی همی گوید، «فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا. و هرکه به دیدار حق تعالی امید دارد گو اندر عبادت حق تعالی هیچ شرک میفگن» و خدای تعالی همی گوید، «فویل للمصلین، الذین هم عن صلوتهم ساهون، الذین هم یراون و یمنعون الماعون. وای بر کسانی که ایشان نماز با شهوت و ریا کنند».
و یکی پرسید از رسول (ص) که رستگاری اندر چیست؟ گفت، «اندر آن که طاعت خدای تعالی داری و ریای مردمان نکنی». و گفت «روز قیامت یکی را بیاورند و گویند، «چه طاعت داری؟» گوید، «جان خود اندر راه حق تعالی فدا کرده ام تا اندر غزا مرا بکشتند». گویند، «دروغ گوئی. برای آن کردی تا گویند فلان مرد مردانه است بگیرید وی را و به دوزخ برید». و دیگری را بیاورند و گویند، «چه طاعت داری؟» گوید، «هرچه داشتم به صدقه بدادم». گوید، «دروغ گویی. برای آن بکردی تا گویند فلان مردی سخی است. بگیرید وی را به دوزخ برید». دیگری را بیاورند و گویند، «چه طاعت داری؟» گوید، «علم و قرآن بیاموختم و رنج بسیار بردم». گویند، «دروغ گویی. برای آن آموختی تا گویند فلان مرد عالم است، بگیرید وی را و به دوزخ برید».
و رسول (ص) گفت، «از امت خویش از هیچ چیز چنان نترسم که از شرک کهین». گفتند، «آن چیست یا رسول الله!» گفت، «ریا». و گفت، «روز قیامت حق تعالی گوید یا مرائیان! نزدیک آن کسانی شوید که عبادت برای ایشان کردید و جزای خود طلب کنید.
و گفت، «به حق تعالی پناه کنیم از حب الحزن یعنی غار اندوه». گفتند، «یا رسول الله! حب الحزن چیست؟» گفت، «وادیی است اندر دوزخ ساخته برای قرای مرایی» و گفت حق عزوجل همی گوید، «هرکه عبادتی کرد و دیگری را با من شرکت داد من از شریک بی نیازم جمله بدان همباز دادم.
رسول (ص) گفت، «خدای نپذیرد کرداری که اندر وی یک ذره ریا بود». معاذ همی گریست. عمر گفت، «چرا همی گریی؟» گفت از رسول (ص) شنیدم که اندک ریا شرک است. و گفت، «مرایی را روز قیامت ندا کنند و آواز دهند: یا مرایی یا نابکار یا غدّار، کردارت ضایع شد و مزدت باطل شد، برو و مزد از آن کس طلب کن که کار برای وی کرده ای».
شداد بن اوس گوید که رسول (ص) را دیدم که همی گریست. گفتم، «یا رسول الله! چرا همی گریی؟» گفت، «همی ترسم که امت من شرک آوردند نه آن که بت پرستند یا ماه و آفتاب، لیکن عبادت به رو و ریا کنند». و گفت، «اندر ظل عرش، آن روز که هیچ ظل نباشد، جز آن مردی نخواهد بودن که به دست راست صدقه بداد و خواست که از دست چپ پنهان دارد»، و گفت، «چون حق تعالی زمین را بیافرید بلرزید. کوه را بیافرید تا وی را فرو گرفت. ملایکه گفتند هیچ هیچ چیز نیافرید حق تعالی قویتر از کوه، پس آهن را بیافرید تا کوه را ببرید. گفتند آهن قویتر است. آتش را بیافرید تا آهن را بگداخت. پس آب را بیافرید تا آتش را بکشت. پس باد را بفرمود تا آب را بر جای بداشت. پس ملایکه خلاف کردند و گفتند بپرسیم از حق تعالی که چیست از آفریده های تو که هیچ چیز از آن قوی تر نیست. گفت آدمی که صدقه بدهد به دست راست که دست چپ وی خبر ندارد. هیچ آفریده قویتر از وی نیست و نیافریده ام.
و معاذ همی گوید که رسول (ص) گفت که حق عزوجل هفت فرشته پیش از آفریدن آسمانها بیافرید، پس از آن آسمانها بیافرید و هریکی را کرد موکل بر آسمانی و دربانی آن آسمان به وی داد، چون فرشتگان زمین که کردار خلق نویسند و آنان حفظه اند. عمل که از بامداد تا شب کرده باشد رفع کنند تا آسمان اول برند و بر طاعت وی ثنای بسیار گویند و چندان عبدات کرده باشد که نور وی چون نور آفتاب بود. آن فرشته که موکل بود بر آسمان اول گوید این طاعت ببرید و بر وی باز زنید که من نگاهبان اهل غیبتم. مرا حق تعالی فرموده است که هر که غیبت کند مگذار که عمل وی بر تو بگذرد. پس عمل دیگری رفع کنند که غیبت نکرده باشد تا به آسمان دوم. آن فرشته گویند ببرید و بر روی وی باز زنید که این برای دنیا کرده است و اندر مجالس بر مردمان فخر کرده است و مرا فرموده اند که عمل وی را منع کنم. پس عمل دیگری رفع کنند که اندر وی صدقه باشد و روزه و نماز و حفظه عجب بمانده باشند از نور وی.
و چون به آسمان سیم رسد آن فرشته گوید که من موکلم بر کبر. که من عمل متکبران را منع کنم و وی بر مردمان تکبر کردی. پس عمل دیگری رفع کنند تا به آسمان چهارم. آن فرشته گوید که من موکل عُجبم و عمل وی بی عجب نبودی. نگذارم که عمل وی از من درگذرد. پس عمل دیگری رفع کنند و آن عمل چون عروسی بود که به شوهر تسلیم خواهند کرد تا به آسمان پنجم برند. آن فرشته گوید که آن عمل بر روی وی باززنید و بر گردن وی نهید که من موکل حسدم. هرکه در علم و عمل به درجه وی رسیدی او را حسد کردی. پس عمل دیگری رفع کنند و هیچ منع نبود تا به آسمان ششم. آن فرشته گوید که این عمل ببرید و بر روی وی باز زنید که وی بر هیچ کس که وی را بلایی و رنجی رسیدی رحمت نکردی بلکه شادی کردی و من فرشته رحمت ام. مرا فرموده اند تا عمل بیرحم منع کنم.
پس عمل دیگری رفع کنند که نور وی چون نور آفتاب بود و بانگ آن در آسمانها افتاده باشد و هیچ کس منع نتواند کرد. چون به آسمان هفتم رسد آن فرشته گوید این عمل بر روی وی باز زنید که وی بدین عمل خدای را نخواست، بلکه مقصود وی حشمت بود نزدیک علما و نام و بانگ بود اندر شهرها و هرچه چنین بود ریا باشد و خدای تعالی عمل مرایی نپذیرد. پس عمل دیگری رفع کنند و از آسمان هفتم برگذرانند و اندر وی همه خلق نیکو بود و ذکر و تسبیح و همه فرشتگان آسمان گواهی دهند که این عمل پاک است و با اخلاص است، حق تعالی گوید شما نگاهبان عملید و من نگاهبان دل. وی این عمل نه برای من کرده است و اندر دل نیت دیگر داشت. لعنت من که خدایم بر وی باد. فرشتگان همه لعنت گویند و گویند لعنت تو و لعنت ما بر وی باد. و آسمانها گویند لعنت ما بر وی باد. هفت آسمان و هرچه اندر هفت آسمان است بر وی لعنت کنند و امثال این اندر ریا بسیار آمده است.
آثار: عمر رضی الله عنه مردی را دید سر در پیش افکنده یعنی که من پارسایم. گفت ای خداوند گردن کژ راست باز کن که خشوع اندر دل بود نه اندر گردن. بوامامه یکی را دید که در مسجد همی گریست اندر سجود. گفت چون تو که بودی اگر این که اندر مسجد همی کنی اندر خانه کردی؟ علی (ع) گوید که مرایی را دو نشان است. چون تنها بود کاهل بود و چون مردمان را بیند به نشاط بود و چون بر وی ثنا گویند اندر عمل افزاید و چون نکوهند کمتر کند.
یکی سعید مسیب را گفت، «یکی که مالی بدهد برای مزد حق تعالی و برای ثنای خلق چه گویی؟» گفت، «همی خواهد که حق تعالی وی را دشمن گیرد؟» گفت، «نه»، گفت، «پس چون کاری کند جز برای حق تعالی نباید کرد». عمر رضی الله عنه یکی را به دره ای برد. پس گفت، «بیا و قصاص کن و مرا باز زن». گفت، «به تو و به خدای تو بخشیدم»، گفت، «به کاری نیاید. یا من به بخش تا حق آن بشناسم و یا به خدای بخش بی شرکت». فضیل گوید، «وقتی بدانچه همی کردند ریا همی کردند و اکنون بدانچه نمی کنند ریا می کنند». قتاده گوید، «چون بنده ریا کند خدای تعالی گوید بنگرید که بنده من مرا چگونه استهزا می کند؟»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: ریا کردن در عبادت و طاعت الهی از بزرگترین گناهان است و نزدیک به شرک محسوب میشود. کسی که در عبادت خود به جلب توجه مردم فکر کند، در واقع برای خلق عبادت کرده نه برای خداوند، و این خود نوعی شرک است. قرآن میگوید که کسانی که تنها برای خداوند عمل کنند و از شرک به دور باشند، رستگار خواهند شد.
پیامبر اسلام (ص)، در روز قیامت از کسانی که برای جلب توجه دیگران عمل کردهاند، ابراز نگرانی کرد و بیان کرد که اعمال آنها ناکام خواهد ماند و به دوزخ خواهند رفت. او فرمود که خداوند هیچ عملی که در آن ریا وجود داشته باشد را نمیپذیرد و اعمالی که برای مقام و محبوبیت انجام میشوند به هدر خواهند رفت.
از این رو، توجه به نیت در اعمال عبادی بسیار مهم است. کسانی که در خلوت خود نیکوکار نمیشوند ولی در مجامع به خوبی ظاهر میشوند، ریاکار قلمداد میشوند و این نوع عمل باعث خشم خداوند خواهد شد. دوگانگی در رفتار و نقصان در اخلاص، از نشانههای ریا محسوب میشود و بر این اساس، در روز قیامت با عذاب و لعنت خداوند مواجه خواهند شد.
در مجموع، اخلاص در نیت و دوری از ریا در عبادات برای دستیابی به رضایت خداوند و رستگاری در آخرت ضروری است.
هوش مصنوعی: بدان که ریاکاری در اعمال عبادی از بزرگترین گناهان است و به شرک نزدیک میشود. هیچگونه بیماری برای دل پارسایان بدتر از این نیست که وقتی عبادتی انجام میدهند، بخواهند مردم از آن آگاه شوند و آنها را پارسا بدانند. اگر هدف از عبادت، جلب توجه مردم باشد، دیگر آن عبادت نیست و در واقع به پرستش مردم تبدیل میشود. اگر کسی بخواهد با پرستش خداوند، دیگری را نیز شریک خود قرار دهد، این نیز نوعی شرک است. خداوند میفرماید: «هر کس به ملاقات پروردگارش امید دارد، باید عمل صالحی انجام دهد و در عبادت پروردگارش کسی را شریک نگیرد.» همچنین خداوند میفرماید: «وای بر کسانی که نماز میخوانند در حالی که از نمازشان غافلند و کسانی که ریاکاری میکنند و از دیگران دریغ میکنند.»
هوش مصنوعی: یک نفر از پیامبر (ص) پرسید که رستگاری در چیست؟ پیامبر پاسخ داد که رستگاری در اطاعت از خداوند و نداشتن ریا در برابر مردم است. سپس اشاره کرد که در روز قیامت، فردی را به محضر خداوند میآورند و از او میپرسند که چه طاعتی دارد. او میگوید که جانش را در راه خدا فدا کرده و در جنگ کشته شده است، اما به او گفته میشود که دروغ میگوید و این کار را انجام داده تا بگویند او مردی شجاع است و او را به دوزخ میبرند. فرد دیگری را به همین ترتیب میآورند که میگوید همه داراییاش را برای صدقه داده است، اما به او نیز میگویند که دروغ میگوید و کارش برای این بوده که بگویند او مردی سخاوتمند است. سپس فرد سومی را میآورند که میگوید علم و قرآن آموخته و زحمات زیادی کشیده است، اما به او نیز میگویند که دروغ میگوید و او هم برای شهرتی که به عنوان عالم بیابد، این کار را کرده و به دوزخ فرستاده میشود.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «بیش از هر چیز دیگری از امت خود از شرک کهن میترسم.» گفتند: «این چه چیزی است، ای رسول الله!» فرمودند: «ریا.» سپس افزودند: «در روز قیامت، خداوند خواهد فرمود: ای ریاکاران! به سراغ کسانی که برای آنها عبادت میکردید بروید و پاداش خود را از آنها بخواهید.»
هوش مصنوعی: او گفت: «از خداوند بزرگ به درگاهش پناه میبریم از حسرت و اندوه». پرسیدند: «ای رسول خدا! حسرت و اندوه چیست؟» او پاسخ داد: «این یک دره در جهنم است که برای افرادی که به وعدههای الهی پشت کردند، ساخته شده است». سپس گفت: «خداوند عزوجل میفرماید: هر کس عبادتی انجام دهد و دیگری را در این عبادت با من شریک کند، من از آن شریک بینیازم و همه چیز را به او واگذار میکنم».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «خداوند هیچ کاری را که در آن ذرهای ریا وجود داشته باشد، نمیپذیرد». معاذ به شدت گریه کرد. عمر از او پرسید: «چرا گریه میکنی؟» معاذ پاسخ داد: «از پیامبر (ص) شنیدم که مقدار کمی ریا مانند شرک است». او همچنین گفت: «در روز قیامت، به شخص ریاکار ندا داده میشود و میگویند: ای ریاکار، ای بدکار، ای خیانتکار! اعمالت هدر رفت و پاداشت باطل شد. برو و پاداش را از کسی بگیر که برای او کار کردی».
هوش مصنوعی: شداد بن اوس میگوید که رسول خدا (ص) را دیدم که در حال گریه بود. از او پرسیدم: «چرا گریه میکنی؟» او پاسخ داد: «از این میترسم که امت من به شرک مبتلا شوند، نه به پرستش بتها، بلکه به عبادت از روی ریا و نمایش.» همچنین فرمود: «در زیر سایه عرش، در روز قیامت که هیچ سایهای جز سایه عرش نیست، تنها کسی که خواهد بود، مردی است که صدقهای را با دست راستش داده و میخواهد آن را از دست چپش پنهان کند.» سپس ادامه داد: «زمانی که خداوند زمین را آفرید، زمین به لرزه درآمد. وقتی کوهها را خلق کرد تا زمین را نگه دارد، فرشتگان گفتند: هیچ چیزی که قویتر از کوه باشد نیافریده است. سپس خداوند آهن را خلق کرد تا کوه را ببرد. فرشتگان گفتند: آهن قویتر است. سپس آتش را آفرید تا آهن را ذوب کند. بعد از آن آب را آفرید تا آتش را خاموش کند. و باد را فرمود تا آب را در جای خود نگاه دارد. فرشتگان مخالفت کردند و گفتند: باید از خدا بپرسیم که کدام یک از مخلوقاتش قویتر است. خداوند فرمود: «آدمی که صدقهای به دست راستش بدهد و دست چپش از آن خبر نداشته باشد، هیچ مخلوقی قویتر از او نیست و من او را خلق نکردهام.»
هوش مصنوعی: معاذ روایت میکند که پیامبر (ص) فرمودند که حق تعالی هفت فرشته را پیش از خلق آسمانها آفرید. پس از آن آسمانها را به وجود آورد و برای هر یک فرشتهای تعیین کرد تا موکل و نگهبان آن آسمان باشد. فرشتگان بر زمین کارهای الناس را مینویسند و آنها نگهبان اعمالاند. اعمال مردم که از صبح تا شب انجام میشود، به آسمان اول میبرند و در آنجا درباره طاعت خداوند بسیار مدح و ستایش میکنند. اگر شخصی اعمالش به اندازهای نورانی باشد که مانند نور خورشید باشد، فرشته موکل بر آسمان اول میگوید که این طاعت را بپذیرید و به او بازگردانید، زیرا من نگهبان اهل غیب هستم. خداوند به من فرموده که اگر کسی غیبت کند، نگذارید عمل او بر شما بگذرد. سپس اعمال دیگری را بررسی میکنند که غیبت نکرده باشند تا به آسمان دوم برسند. فرشته میگوید که این عمل را بپذیرید و به وجه او بازگردانید، زیرا او این کار را برای دنیا انجام داده و در مجالس بر دیگران فخر کرده است و به من گفتهاند که عمل او را قبول نکنم. سپس اعمال دیگری که شامل صدقه، روزه و نماز باشد را بالا میفرستند و آثار عجب در نور او باقی میماند.
هوش مصنوعی: زمانی که به آسمان سوم میرسند، فرشتهای میگوید که وظیفهاش جلوگیری از بزرگی نفس و خودپسندی است. او بیان میکند که فردی که در اینجا مورد بررسی است، به دیگران با کبر و غرور نگریسته است. سپس عمل دیگری به آسمان چهارم منتقل میشود و فرشتهای که مسئول خودپسندی است، میگوید که آن عمل نباید با خودپسندی همراه باشد و از او میخواهد که اجازه ندهد این عمل مورد قبول قرار گیرد. سپس عمل دیگری به آسمان میرسد و فرشتهای میگوید که باید این عمل را در نظر داشت و بر روی او قرار داد، چون او حسد میورزد به کسانی که در علم و عمل به مرتبه او نزدیک هستند. بعد از آن عمل دیگری منتقل میشود و هیچ مانعی برای آن وجود ندارد تا به آسمان ششم برسد. فرشته در آنجا اعلام میکند که این عمل را باید نگه دارند و از او خواسته میشود که به هیچ کس که در زندگیاش به او سختی و رنجی وارد شده است، رحم نکند و حتی از بابت آن خوشحال باشد. این فرشته میگوید که او فرشته رحمت است و مأمور شده تا از اعمال بیرحم جلوگیری کند.
هوش مصنوعی: پس عمل دیگری را به او نشان دهند که نورش مانند نور خورشید باشد و صدای آن در آسمانها پژواک کند و هیچکس نتواند مانع شود. وقتی به آسمان هفتم برسد، فرشتهای میگوید: این عمل را بر روی او باز کنید چون او به این عمل برای خدا نپرداخت، بلکه هدفش جلب توجه و احترام نزد عالمان و نام و شهرت در شهرها بود و هرچه اینچنینی باشد، ریایی است و خداوند عمل ریاکارانه را نمیپذیرد. سپس عمل دیگری به او نمایانده میشود که در آسمان هفتم پذیرفته میشود و در آن، همه خلق نیکو هستند و فرشتگان بر پاکی و اخلاص این عمل شهادت میدهند. خداوند میگوید شما نگهبان این عمل هستید و من نگهبان دلها. او این عمل را برای من نکرده و در دلش نیتی دیگر دارد. لعنت من بر او باد. همه فرشتگان لعنت میفرستند و میگویند لعنت تو و لعنت ما بر او باد. آسمانها نیز میگویند لعنت ما بر او باد. تمام هفت آسمان و آنچه در آنهاست بر او لعنت میفرستند و نمونههای بسیاری از این دست در ریا وجود دارد.
هوش مصنوعی: عمر رضی الله عنه مردی را دید که سرش را پایین انداخته و نشان میدهد که بسیار پارساست. او گفت: "ای خدا، گردن کژ را راست کن، زیرا خشوع باید در دل باشد نه در ظاهر." بوامامه فردی را در مسجد دید که در حال سجود گریه میکرد. او از او پرسید که اگر واقعا این حالت را داشت، چرا این کار را در خانه انجام نمیدهد؟ علی(ع) میگوید که مرایی دو نشانه دارد: وقتی تنها است، بیتفاوت و کاهل است و وقتی دیگران را میبیند، شاداب و فعال میشود. همچنین وقتی دیگران او را تمجید میکنند، در عملش بیشتر تلاش میکند و وقتی نکوهش میشود، کمتر به عمل خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: سعید مسیب از شخصی پرسید که اگر کسی مالی بدهد تا حق تعالی را ستایش کند و برای جلب نظر مردم نیز باشد، نظرش چیست؟ آن شخص پاسخ داد که آیا او نمیخواهد که خداوند او را دشمن بگیرد؟ و وقتی که پرسید نه، گفت پس باید هر کاری را فقط برای خدا انجام دهد. سپس عمر به یک نفر گفت که به دشتی برود و قصاص کند و بعد به او آسیب بزند. آن فرد پاسخ داد که او و خدای او را بخشیده است. عمر گفت که این کار نتیجهای ندارد و یا باید من را ببخشی تا حق را بشناسم یا به خدا بدون هیچ شریکی ببخشی. فضیل گفت که در گذشته مردم ریا میکردند و اکنون نیز در چیزهایی که انجام نمیدهند ریا میکنند. قتاده گفت که وقتی بنده ریا میکند، خداوند میفرماید که چگونه بنده من در حق من تمسخر میکند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.