گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
غزالی

چون به میقات رسد که قافله از آنجا احرام گیرد، اول غسل کند و موی و ناخن بازکند، چنان که جمعه را گفتیم، و جامه دوخته بیرون کند و ازاری و ردایی سپید بربندد و پیش از احرام بوی خوش به کار دارد چون برخیزد که بخواهد رفت، شتر برانگیزد و روی به راه آورد و نیت حج کند و به زبان بگوید، «لبیک، اللهم لبیک، لا شریک لک لبیک، ان الحمد و النعمه لک و الملک، لا شریک لک» و همچنین این کلمات را به آواز عادت می کند و هرکجا بالایی و نشیبی باشد و هر کجا قافله به زحمت به هم می آیند گوید و چون به مکه نزدیک رسد غسل کند.

و در حج نه سبب را غسل سنت است: احرام را و دخول مکه را و طواف زیارت را و وقوف به عرفه را و مقام به مزدلفه را و سه غسل برای سنگ انداختن سه جمره و طواف و داع را و اما رمی را به جمره العقبه غسل نیست.

پس چون غسل کند و در مکه شود و چشمش بر خانه افتد و هنوز در میان شهر باشد، بگوید، «لااله الاالله والله اکبر، اللهم انت السلام و منک السلام و دارک دارالسلام، تبارکت ربنا یا ذالجلال و الاکرام اللهم هذا بیتک عظمته و کرمته و شرفته، اللهم فزده تعظیما وزده تشریقا و تکریما و زده مهابه، وزدمن حجه برا و کرامه اللهم افتح لی ابواب رحمته و ادخلنی جنتک و اعذنی من الشیطان الرجیم» آنگاه در مسجد شود، از باب بنی شیبه، و قصد حجر الاسود کند و بوسه دهد و اگر نتواند به سبب زحمت دست به وی برنهد و بگوید، «اللهم امانتی ادیتها، و میثاقی تعاهدته، اشهدلی بالموافاه» پس به طواف مشغول شود.