گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
غزالی

هرکه را هشتصد من گندم بود یا جو یا مویز، یا خرما یا چیزی که قوت قومی باشد که بدان کفایت توانند کرد چون ملک و برنج و نخود و باقلی و غیر آن، عشر بر وی واجب آید و هرچه قوت نبود چون پنبه و جوز و کتان و میوه های دیگر، در وی عشر نبود و اگر چهارصد من گندم و چهارصد من جو بود، لازم نیاید که نصاب از یک جنس باید که بود و اگر آب جوی و کاریز نباشد، بلکه آب بدبو دهد، نیم ده یک بیش واجب نیاید و نشاید که انگور و رطب دهد، بلکه مویز و خرما دهد مگر چنان بود که از او مویز نیاید، آنگاه روا بود و باید که چون انگور رنگ گرفت و دانه گندم و جو سخت شد، در آن هیچ تصرف نکند تا نخست حزر کند و بداند که نصیب درویشان چند است، آنگاه چون آن مقدار درپذیرفت و بدانست، اگر تصرف کند در جمله روا باشد.