خداوندا سرور جود دستت
چو طوقی گشت و اندر گردن افتاد
پدید آمد جواهر در معادن
چو ظل گوهرت بر معدن افتاد
شد آهن مایه سهم و سیاست
چو نام تیغ تو بر آهن افتاد
حدیث رمح لرزانت برآمد
ز هیبت لرزه بر مرد و زن افتاد
ز نعت چربدستیهات اعظم
چو روغن گشت و بر پیراهن افتاد
عدورا آن گهی پیمانه پرشد
که مسکین با تو اندر مسکن افتاد
مگس را پرده کی برگیرد آنگه
که اندر پرده کرا تن افتاد
تو را در پیش ناوکهای پران
دل مریخ چونین جوشن افتاد
مرا بر عاشر طالع بمدحت
شعاع زهره بربط زن افتاد
چو خورشیدت برآمد دوستان را
ز دولت سایه بر پیرامن افتاد
چو با تو پای در گلشن نهادم
حسودم سرنگون درگلخن افتاد
چراغی بود بی روغن روانم
چو عکس شمع رایت بر من افتاد
به حمدالله مرا در دولت تو
برآمد نام و نان در روغن افتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در وصف خداوند و نعمتهای اوست. شاعر به صفات جود و بخشش خدا اشاره میکند و بیان میکند که چگونه نعمتها و زیباییها با وجود او در جهان پدیدار میشوند. خداوند مانند طوقی در گردن مخلوقات است و جواهرات و معادن زندگی از سایه وجود او شکل میگیرند. همچنین، قدرت و سیاست به نام الهی و شمشیر او وابسته است و از هیبت او لرزه بر دلها میافتد. شاعر در ادامه، وضع کسانی را توصیف میکند که در سایه رحمت خداوند قرار دارند و در نهایت به تمجید از خدا پرداخته و نعمتهای او را شایسته شکر و ستایش میداند.
هوش مصنوعی: خداوندا، بخشش و مهربانیات به قدری فراوان است که همچون یک گردنبند بر گردن من افتاده است.
هوش مصنوعی: زمانی که سایهی گوهر در معادن افتاد، جواهرات در آنجا پدیدار شدند.
هوش مصنوعی: وقتی که نام تو بر آهن افتاد، آهن به ابزاری برای سهم و سیاست تبدیل شد.
هوش مصنوعی: شرح حال تپش سلاح و نیزهات به قدری ترسناک و تأثیرگذار است که لرزشی بر جان مردان و زنان ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: چقدر زیبایی و لطافت تو به روغن میماند که بر روی پارچه مینشیند و جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: آنگاه که پیمانه لبریز شد، مسکین در خانه تو با تو همنشین شد.
هوش مصنوعی: مگس چه زمانی میتواند پرده را کنار بزند زمانی که کسی داخل پرده افتاده باشد؟
هوش مصنوعی: تو در برابر تیرهای عشق دل مرا همچون زره ای پوشانده است.
هوش مصنوعی: من بر سر راه عشق، تحت تاثیر ستارگان خوشبختی قرار گرفتم و مانند نور زهره، نغمهای دلنشین به پا کردم.
هوش مصنوعی: وقتی که تو مانند خورشید طلوع میکنی، دوستانت از برکت وجودت در اطرافت گرد هم میآیند.
هوش مصنوعی: وقتی که من با تو وارد باغ زیبایی شدم، حسودان به سقوط و نابودی دچار شدند.
هوش مصنوعی: روشناییای بود که هیچ روغنی نداشت و روح من مانند تصویر شمعی که بر من افتاده است، در حال حرکت بود.
هوش مصنوعی: به لطف خداوند، در دوران خوشبختی تو، نام و آوازهام بالا گرفته و زندگیام از خوبی و رفاه پر شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.