ای شمع دلافروز به قربان تو گردم
ای آتش جانسوز به قربان تو گردم
از بسکه تو روز از شب و شب بهتری از روز
خواهم که شب و روز به قربان تو گردم
دیشب ز نگاهی مژهات زخم زد و دوخت
ای ناوک دلدوز به قربان تو گردم
از حرف کسان بیهده رنجیدهای از من
ای خوی بدآموز به قربان تو گردم
خوش تنگ کشیدی به بر آن خرمن گل را
ای جامه زردوز به قربان تو گردم
قصاب چو پروانه تو ای شوخ چو شمعی
ای شمع شبافروز به قربان تو گردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعری به شدت از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید. او با بیانی آتشین و پرشور، از دلافروزی و سوزش جانش به واسطه عشق به معشوق یاد میکند. شاعر به تقدس و ارزش محبتی که در روز و شب نسبت به معشوق خود دارد، اشاره میکند و میگوید که حاضر است خود را قربانی این عشق کند. با تصاویری زیبا مانند شمع و آتش، عشق خود را توصیف میکند و به نوعی عشق را هم چون آتش و شمعی میبیند که در دلش میسوزد. در نهایت، هموار بودن راه عشق و احساس خطر و زیبایی در آن را به تصویر کشیده است.
هوش مصنوعی: ای شمعی که دلها را روشن میکنی، من برای تو جانم را فدای تو میکنم. ای آتش سوزان جان، من برای تو جانم را فدای تو میکنم.
هوش مصنوعی: به خاطر تو میخواهم که شبها بهتر از روز باشند و روزها هم بهتر از شب، تا بتوانم برای تو جان خود را فدای کنم.
هوش مصنوعی: دیشب با یک نگاه تو، مژهات به قلبم آسیب زد و مرا به یاد عشق و زیباییات انداخت. فدای تو میشوم.
هوش مصنوعی: از شنیدن حرفهای بیمورد دیگران ناراحت شدهای، اما من به خاطر تو که ذات تو بدآموز است، فدای تو میشوم.
هوش مصنوعی: ای جامه زیبای زردوز، چقدر خوشحالم که با لباس نرمت، گلهای خرمن را به آغوش میکشی. من آمادهام که فدای تو شوم.
هوش مصنوعی: ای شیرینزبان و زیبا، مانند شمعی که در تاریکی میدرخشد، چنان جذاب و فریبنده هستی که من مانند قصابی به دور تو میچرخم و آمادهام تا جانم را فدای زیباییات کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.