در مزاد رخت دلالان منادی میرنند
بشنوید ای تاجران صوف و دیبا بشنوید
پیشوازی نرمدست از بقچه غایب شده
تا نپوشانید این حق و بباطل مگروید
آسیتنی پهن و برهاتنک و دامانی فراخ
زر بسی پنهان بجیبش غافل از وی نغنوید
آستر والا فراویزش خشیشی دگمه در
تیر گرزو چاک پس دارد بر و واقف شوید
هر که میآرد نشان او را کله واری رسد
جامه پوشانرا کنید آگاه حالی زین نوید
ارغوانی روی او بطانه اش گلگون بود
گربیا بندش بجامه خانه قاری دوید
هان میفتید از بر این قصه تا کهنه شود
ورنه هر ساعت بدیوان در عقوبات نوید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که راه عشق پوید هم ز عشقش بر بروید
هر که جد و جهد ورزد عاقبت مقصد بجوید
که با تو آشنا شد از جهان بیگانه گردد
ترک خان ومان بگوید دست از جان هم بشوید
هر که او روی تو بیند بر تو کی غیری گزیند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.