ای سرزلف تو سراسر بلا
هر دو لبت نیز بلا بر بلا
در جواب او
ای قد سنجاب سراسر بلا
صوف ببالاش بلا بر بلا
رخت طلا دوز که میسوزیش
میرسدش از جهت زر بلا
هر که بتشریف کتان دوخت چشم
ماند زتشویش طمع در بلا
ترک کلاه نمد خود مگوی
تانکشی از پی افسر بلا
موزه تنگست دمادم تعب
پیچش دستار سراسر بلا
دامک و سربند بگویم که چیست
نام یکی آفت و دیگر بلا
بهر قدک میکشم از رنگرز
جور زقاری و زگازر بلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.