گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نظام قاری

وصال او زعمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به

در جواب آن

خزو دیبا زباغ و بوستان به

نخ و کمخا زراغ و گلستان به

بر آن سنجاب صوف سبز صدبار

زروی سبزه و آب روان به

بصوف سبز گوئی کز عقیقست

دو صد بار از انار بوستان به

لباسی نرم و نازک در بر آور

که این آسایش از ملک جهان به

چو بینی بسته بر تنگ میگو

خداوندا مرا آن ده که آن به

بجامه همچو مروارید بخیه

ولیکن گفته قاری از آن به

 
 
 
باباطاهر

غم عشقت ز گنج رایگان به

وصال تو ز عمر جاودان به

کفی از خاک کویت در حقیقت

خدا دونه که از ملک جهان به

حافظ

وصال او ز عمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به

به شمشیرم زد و با کس نگفتم

که راز دوست از دشمن نهان به

به داغ بندگی مردن بر این در

[...]

سلیمی جرونی

که هر چیزی که هست اندر جهان به

بود کم گفتنش بسیار از آن به

وحشی بافقی

حدیث عشق گو کز جمله آن به

ز هر جا قصهٔ آن داستان به

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه