گنجور

 
غالب دهلوی

ببین که در گل و مل جلوه گر برای تو کیست؟

مپوش دیده ز حق طالب رضای تو کیست؟

چه ناکسی که ز درد فراق می نالی

نمی رسی که در این پرده همنوای تو کیست؟

کلید بستگی تست غم بجوش ای دل

تو گر چنین نگدازی گره گشای تو کیست؟

شکایتی نفروشی و عشوه ای نخری

تو آشنای که ای خواجه و آشنای تو کیست؟

ترا که موجه گل تا کمر بود دریاب

که غرق خون به در بوستان سرای تو کیست؟

بلا به صورت زلف تو رو به ما آورد

به بند خصمی دهریم مبتلای تو کیست؟

تراست جلوه فراوان درین بساط ولی

حریف باده میخواره آزمای تو کیست؟

ز وارثان شهیدان هراس یعنی چه؟

قوی ست دست قضا کشته ادای تو کیست؟

به انتظار تو در پاس وقت خویشتنم

فریب خورده نیرنگ وعده های تو کیست؟

زلال لطف تو سیرابی هوسناکان

یکی ببین که جگرتشنه جفای تو کیست؟

ترا ز اهل هوس هر یکی به جای منست

تو و خدای تو، شاهم مرا به جای تو کیست؟

فرشته، معنی «من ربک » نمی فهمم

به من بگوی که غالب بگو خدای تو کیست؟