از پری رویان بدل بردن همین مایل تویی
آن که می خواهد دل عشاق خونین دل تویی
بی تو گر باشد بچشمم تیره عالم دور نیست
رونق این کارگاه و شمع این محفل تویی
شد جمال لیلی و شیرین ز شرمت پرده پوش
ناقصی چندند خوبان دگر کامل تویی
با توام خوش حال در ملک وجود ای درد عشق
بی تو چون باشم انیس من درین منزل تویی
از تو می خواهم مدد در بند زلف او صبا
ز آن که بگشاینده این عقده مشکل تویی
گر تویی منسوب بر بیداد او ای دل مرنج
بر که عرض نقد حسن خود کند قابل تویی
کرده دفع غم عالم فضولی با جنون
در میان مردم عالم همین عاقل تویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.