دی در میان مستی خنجر کشیده برخاست
وز ما به جز محبت جرمی ندیده برخاست
چشم سیاه مستش آیا چه دیده باشد
کز کوی تیره بختان میناچشیده برخاست
هم بر هوای بامش مرغ پریده بنشست
هم بر امید دامش صید رمیده برخاست
دوش از رخش نسیمی بگذشت سوی گلشن
گل از فراز گلبن برقع دریده برخاست
هر بیخبر که خندید بر حسرت زلیخا
آخر ز بزم یوسف کف را بریده برخاست
صید دل حریصم از شوق تیر دیگر
از صیدگاه خونین در خون تپیده برخاست
دوشینه ماه نو را دیدم به روی ماهی
کز بهر پای بوسش چرخ خمیده برخاست
هر نیم شب که کردم یادی از آن بناگوش
از مشرق امیدم صبح دمیده برخاست
من بی رخش فروغی آفاق را ندیدم
برخاست تا ز چشمم، نورم ز دیده برخاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات و تجربیات عاشقانه خود میپردازد. او از مستی و عشق سخن میگوید و به تصویرسازیهایی درباره چهره محبوب، زیباییهای طبیعی و حسرتهای عاشقانه میپردازد. در این متن، عشق و زیبایی به عنوان منبع قدرت و روشنایی در زندگی مطرح میشود، و شاعر از تجربیات گوناگون خود در عشق، از جمله شوق، حسرت و آرزوها سخن میگوید. او با اشاره به احساسات خود، تلاش میکند تا عمق عشق و تب و تابهای آن را به تصویر بکشد.
هوش مصنوعی: دی، در حالت مستی، برخلاف آرامش و بیخیالی، با خنجری در دست به پا خاست و از ما جز دوستی و عشق خطایی دیده نشد.
هوش مصنوعی: چشمهای سیاه و زیبا او چه چیزی را دیده که از کوچههای بدبختی و تاریکی برخاسته و از آنجا گذر کرده است.
هوش مصنوعی: یک پرنده بر روی بام این خانه نشسته و منتظر است، در حالی که یک شکارچی نیز امیدوار به صید دیگری است که در حال فرار است.
هوش مصنوعی: دیشب نسیمی از سمت چهرهات عبور کرد و به باغ گلها رسید، و از روی درختان گل، آتش عشق به بلندای آسمان صعود کرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از حوادث تلخ خبر ندارد و خوشحال است، در واقع باید بداند که زلیخا که عاشق یوسف بود، به خاطر حسرت خود در نهایت از مهمانی یوسف ناامید و دلشکسته برخاست.
هوش مصنوعی: من به شدت از شوق و عشق در حال شکار دلم هستم و تیر دیگری به عشق میزنم. از میان صیدگاه خونین، دوباره جان گرفتم و برخواستم.
هوش مصنوعی: دیشب ماه نو را دیدم که بر صورتی نمایان بود و به خاطر احترام به او، چرخش آسمان خم شد.
هوش مصنوعی: هر شب که به یاد او میافتم، امیدم مانند صبحی نو در افق برجسته میشود.
هوش مصنوعی: من بدون وجود تو هیچ روشنایی در دنیا ندیدم. تو که از چشمانم بیرون رفتی، نور زندگیام نیز از دیدگانم رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.