به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
که منتی است ز شمشیر او به گردن من
فرشته سینه سپر میکند چو از سر ناز
سوار میگذرد ترک ناوکافکن من
اگر تجلی آن ماه سبز خط این است
بهل که برق بسوزد تمام خرمن من
سؤال کردم ازو فتنه در حقیقت چیست
جواب داد که رمزی ز چشم پر فن من
چگونه پای توانم کشید از آن سر کوی
کنون که دست محبت گرفته دامن من
چنان ز دوست ملولم که گر حدیث کنم
هزار ناله برآید ز قلب دشمن من
اثر در آن دل سنگین نمیکند چه کنم
وگرنه رخنه به فولاد کرده شیون من
سواد زلف و بیاض رخ تو روشن کرد
حکایت شب تاریک و روز روشن من
نصیب من ز تو هر روز تیر دلدوز است
فغان اگر نرسد روزی معین من
به شاخسار خود ای گل مرا نشیمن ده
که مرغ سدره خورد حسرت نشیمن من
فروغی از رخ آن مه نظر نمیبندم
اگر سپهر ببندد کمر به کشتن من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیدهاش نسبت به عشق و دردهای ناشی از آن میپردازد. او به وضعیت خود به عنوان یک قربانی عشق و عواطف میاندیشد که ناشی از ضربههای محبت و کینهای است که از طرف معشوقهاش به او رسیده است. شاعر از حسرت و ملولیت ناشی از این عشق رنج میبرد و ابراز میکند که محبت و توجه از جانب معشوق به شدت بر او تاثیر گذاشته است. در نهایت، او به زیبایی و نورانی بودن معشوق اشاره میکند و از او درخواست میکند که فضایی برای آرامش و آسایشش فراهم کند، چرا که او در دنیایی پر از درد و ناامیدی زندگی میکند.
هوش مصنوعی: تن من که از خون ناشی از ضربههای قاتل رنگین شده، در واقع باری است بر دوش من که ناشی از رفتار شمشیر اوست و من باید تاوان آن را بپردازم.
هوش مصنوعی: زمانی که معشوقهی زیبا و نازنینی با وقار و زیبایی از کنار میگذرد، فرشتهها به خاطر عظمت و جلال او سر خود را به زیر میاندازند و احترام میگذارند. عشق او نسبت به من مثل تیرهایی است که به قلبم فرود میآید.
هوش مصنوعی: اگر جلوهی آن ماه سبز این طور باشد، بهتر است که تمام محصوالم بسوزد.
هوش مصنوعی: سؤالی از او کردم که فتنه واقعی چیست. او پاسخ داد که این فتنه، رمزی است که در چشمهای پر از هنر من نهفته است.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم از اینجا به آن طرف کوچه بروم در حالی که با محبت، دامن من را گرفتهاند؟
هوش مصنوعی: چنان از دوست ناامید شدهام که اگر بخواهم از دلتنگیام بگویم، قلب دشمنم از این نالهها به لرزه درخواهد آمد.
هوش مصنوعی: در دل کسی که سنگین است، احساس من تأثیری ندارد. اگر نه، فریاد من میتواند به سختی همچون فولاد نیز نفوذ کند.
هوش مصنوعی: رنگ سیاه موها و سفیدی صورت تو، داستان شب تاریک و روز روشن مرا روشن ساخت.
هوش مصنوعی: هر روز نصیب من از تو درد دل و تیر عشق است. آه، اگر روزی معین برای من نرسد.
هوش مصنوعی: ای گل، بر روی شاخهی خود به من پناه بده، چون پرندهای که درخت سدره را آرزو میکند، من نیز آرزوی سکونت و آرامش در کنار تو را دارم.
هوش مصنوعی: من هرگز نگاه از چهره آن معشوق برنمیدارم، حتی اگر آسمان (سرنوشت) تصمیم به حذف من بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.