مست و بیپروا به یغما میروی
لوحش الله خوب و زیبا میروی
غارت جانهاست مقصود دلت
تا به عزم صید دلها میروی
میروی و همرهت دلهای ما
تا نپنداری که بیپا میروی
میروی و صد هزاران دل ز پی
در خیالت آنکه تنها میروی
میروی و شهر ویران میشود
شهر صحرا میشود تا میروی
شهر صحرا گشت و صحرا شهر شد
تا ز منزل سوی صحرا میروی
هم تماشای خودت خوشتر بود
گر به سیری یا تماشا میروی
جان و دل خواهم به قربانت کنم
یک نفس میایستی یا میروی
فیض در گرد رهت مشکل رسد
تند و تلخ و چست و زیبا میروی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف یک شخصیت جذاب و بیپروا میپردازد که به سوی دلها میرود، غارتگر جانهاست و بر دلهای دیگران تاثیر میگذارد. او همچون طوفانی بیوقفه حرکت میکند و با خود احساسات و دلهای بسیاری را به همراه میآورد. در این مسیر، شهرها و زندگیها دچار تغییر و ویرانی میشوند. شاعر از زیبایی این سفر و قدرت آن شخصیت صحبت میکند و ابراز علاقه میکند که برای او جان و دل خود را فدا کند. در نهایت، او بر این نکته تأکید دارد که زیبایی و سختیهای این سفر آن را خاص و جالب میکند.
هوش مصنوعی: تو با روحی سرشار از شوق و بیتوجهی به خطرات، به سرعت به سوی هدف میروی و زیباییها و خوبیها را همراه خود میکنی.
هوش مصنوعی: هدفت از شکار دلها، گرفتن جانهاست، چرا که تو با نیت صید دلها قدم میگذاری.
هوش مصنوعی: تو میروی و دلهای ما همراهت هستند، تا اینکه فکر نکنی که بیهدف و بیدلیل حرکت میکنی.
هوش مصنوعی: تو میروی و در دل هزاران نفر بابت تو احساس حسرت و longing میکنند، در حالی که خودت به تنهایی در این راه قدم میزنی.
هوش مصنوعی: وقتی تو میروی، شهری که پر از زندگی بود به ویرانی و بیابان ناپسند تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: شهر به شکل بیابان درآمد و بیابان به شکل شهر تبدیل شد، تا زمانی که از منزل خارج میشوی و به بیابان میروی.
هوش مصنوعی: اگر به تماشای خودت میپردازی، لذت بیشتری خواهد داشت در حالی که به سیری یا تماشای چیز دیگری مشغول هستی.
هوش مصنوعی: من جان و دل خود را برای تو میدهم، فقط یک لحظه بایست یا برو.
هوش مصنوعی: در مسیر تو، خوشی و زیبایی به سختی و تندی میآید. اما تو با آرامش و زیبایی پیش میروی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در شب تاریک تنها میروی
مشعله در دست زیبا میروی
سرو سیمینا به صحرا میروی
نیک بدعهدی که بی ما میروی
کس بدین شوخی و رعنایی نرفت
خود چنینی یا به عمدا میروی
روی پنهان دارد از مردم پری
[...]
دلبرا هرچه از برِ ما میروی
همچو روحِ قدس تنها میروی
خضرِ وقتی ای لبت آبِ حیات
همچو خور بر بامِ خضرا میروی
در پِیَت چون ذرّه سرگردان منم
[...]
در سفر گویند فردا میروی
خود دروغ است این خبر یا میروی
ای شکارافکن تو هرجا میروی
از برای صید دلها میروی
هرکجا تو سرو بالا میروی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.