گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیض کاشانی

مست و بی‌پروا به یغما می‌روی

لوحش الله خوب و زیبا می‌روی

غارت جان‌هاست مقصود دلت

تا به عزم صید دل‌ها می‌روی

می‌روی و همرهت دل‌های ما

تا نپنداری که بی‌پا می‌روی

می‌روی و صد هزاران دل ز پی

در خیالت آنکه تنها می‌روی

می‌روی و شهر ویران می‌شود

شهر صحرا می‌شود تا می‌روی

شهر صحرا گشت و صحرا شهر شد

تا ز منزل سوی صحرا می‌روی

هم تماشای خودت خوش‌تر بود

گر به سیری یا تماشا می‌روی

جان و دل خواهم به قربانت کنم

یک نفس می‌ایستی یا می‌روی

فیض در گرد رهت مشکل رسد

تند و تلخ و چست و زیبا می‌روی

 
 
 
عطار

در شب تاریک تنها میروی

مشعله در دست زیبا میروی

سعدی

سرو سیمینا به صحرا می‌روی

نیک بدعهدی که بی ما می‌روی

کس بدین شوخی و رعنایی نرفت

خود چنینی یا به عمدا می‌روی

روی پنهان دارد از مردم پری

[...]

حکیم نزاری

دلبرا هرچه از برِ ما می‌روی

همچو روحِ قدس تنها می‌روی

خضرِ وقتی ای لبت آبِ حیات

همچو خور بر بامِ خضرا می‌روی

در پِیَت چون ذرّه سرگردان منم

[...]

محیط قمی

در سفر گویند فردا می‌روی

خود دروغ است این خبر یا می‌روی

ای شکارافکن تو هرجا می‌روی

از برای صید دل‌ها می‌روی

هرکجا تو سرو بالا می‌روی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه