بخرامشی چه شود اگر سوی عاشقان گذری کنی
بنوازشی چه زیان دهد بمنتظران نظری کنی
نه که تشنهٔ شراب توئیم نه که خستهٔ خراب توئیم
چه شود بما نظری کنی سوی خاک ما گذری کنی
ز برای هر که مینگرم همه مهری و وفا و کرم
چه شود اگر تو با من زار کنی آنچه با دگری کنی
تو بهمن بگو که چه رای توست بکنم من آنچه رضای توست
چه شود دل حزین مرا رذل خودت خبری کنی
من خسته را طبیب قضا نبود به جز شراب جفا
چه شود بگو بکار ما زره وفا قدری کنی
چه بود بسازی اگر بشراب اشگ و کباب دل
نه غم شراب دگر خوری و نه ذکر ما حضری کنی
سعادتی بود آنزمان که روان شوی سوی لامکان
فکنی ز خود غم بار خود سوی یار خود سفری کنی
بدهی مرا بوصل او نه صبوری ز جمال او
تو درین معاملهای دعا چه شود اگر اثری کنی
غزلی بخوان ز شعر ترم بود آنکه در سخنان فیض
ز دهان خود نمکی زنی ز لباس خود شکری کنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از محبوب خود درخواست میکند که نگاهی به عاشقان و منتظران بیافکند و در میان مشکلات و غمهایشان، به آنها محبت و توجهی بکند. او ابراز میکند که همگی عاشق و تشنه محبت او هستند و انتظار دیداری از او را دارند. شاعر میگوید که او با درد و غم دلش دست و پنجه نرم میکند و تنها چیزی که او را تسکین میدهد محبت و وفای محبوب است. در نهایت، او از محبوب میخواهد که او را مانند دیگران در نظر بگیرد و در زندگیاش تأثیر مثبتی بگذارد. بهطور کلی، این شعر بیانگر طلب عشق و محبت و امید به وصال محبوب است.
هوش مصنوعی: اگر با زیبایی و لطافت بخواهی قدم برداری، چه ایرادی دارد اگر سری به عاشقان بزنی؟ و اگر نگاهی به منتظران بیندازی، چه ضرری خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: ما نه به خاطر عشق به شراب تو، و نه به خاطر آزار و خستگی از خراب تو، بلکه امید داریم که تو نگاهی به ما بیندازی و از روی خاک ما بگذری.
هوش مصنوعی: هر کسی را که میبینم، پر از مهربانی، وفاداری و سخاوت است. اما اگر تو با من بدترین رفتار را داشته باشی، مانند آنچه با دیگران میکنی، چه فایده دارد؟
هوش مصنوعی: تو به من بگو که به چه چیز رضایت داری تا من آن را انجام دهم. حالا دل غمگین من چه میشود؟ آیا تو خبری از دل من داری؟
هوش مصنوعی: من خسته و بیمار را درمانی جز شراب زهرآگین ندارم. بگو برای ما زرهای از وفا میدوزی یا نه؟
هوش مصنوعی: اگر دل پر از غم و درد باشد، هیچ چیز نمیتواند تو را خوشحال کند. حتی اگر شراب بنوشی یا غذایی لذیذ بخوری، هیچ فایدهای ندارد. بهتر است به یاد ما باشی و به جای فراموشی، به دلمشغولیهایت پایان دهی.
هوش مصنوعی: میتوان گفت که در آن زمان، خوشبختی واقعی این است که از خود و مشکلاتت دور شوی و به سمت مکانهای ناشناخته بروی. در این سفر، نگرانیها و غمهایت را کنار بگذاری و به سوی محبوب خود بروی.
هوش مصنوعی: مرا در عشق او به چیزی نیاز نیست؛ نه صبوری طلب میکنم، و نه زیباییاش را میستایم. در این رابطه، دعا چه فایدهای دارد اگر تو اثری از خود نشان ندهی؟
هوش مصنوعی: شعری بخوان که در آن، طعم شیرینی وجود داشته باشد. آن شعر مانند نغمهای است که از دهان فیض خارج میشود و تو هم با گفتار خود مانند نمکی در دلش نشستهای. از جامهات برای دیگران چیزی شیرین و دلچسب بیفزا و آنها را به شوق بیاور.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به نشاط باده چو صبحدم سوی بوستان گذری کنی
بسر تو کین دلخسته را به نسیم خود خبری کنی
ز شمایل تو خجل شود رخ سرخ لاله سحرگهی
که چو گل شکفته ز عکس می به چمن چمان گذری کنی
برود فروغ روی مه چو نگه کند به جبین تو
[...]
به صنوبر قد دلکشش اگر ای صبا گذری کنی
ز هوای جان حزین من دل خسته را خبری کنی
چو رسی به کعبه وصل او بکنی مقام و از ره گذر
ز پی دعا نفسی زنی ز سر صفا گذری کنی
اگرت مجال نفس زدن بود از زبان منش بگو
[...]
بت گلعذار اگر ز ره کرمی به ما گذری کنی
چه شود به جانب ما اگر به کرشمهای نظری کنی
نه نسیم زلف عبیرسا دل خسته را مددی دهی
به وصال صبح رخ چو روز، شب هجر ما سحری کنی
چو به نزد جوهری هنر زر ناسره نتوان نمود
[...]
چه عجب بود ز تو ای پسر که به حال ما نظری کنی
ز سر صفا قدمی نهی به ره وفا گذری کنی
توهمی روی و من از عقب به فغان که ازسرمرحمت
چو رسد به گوش تو آن صدا به سوی قفانظری کنی
چه جفا ازان بترم بود که کنی وفا به دگر کسان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.