گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیض کاشانی

حبیبی انت ذو من وجودی

فلا تبخل علینا بالرفودی

؟؟ ما را وعدهای وصل دادی

فئی یا مونسی تلک الوعودی

شب یلدای هجران کشت ما را

الا ایام وصل الحب عودی

نه صبر از خدمت تو میتوان کرد

و لا فی الخدمهٔ امکان الورودی

و فی قلبی جوی من حب حب

کنار اضرمت ذات الوقودی

گر آبی میزنی بر آتش ما

تلطف لا الی حد الحمودی

بهشت عدن خواهی عاشقی کن

فان العشق جنات الخلودی

عهود عشق را مگذار ای فیض

نه حق فرمود اوفوا بالعقودی

 
 
 
باباطاهر

مو را نه فکر سودایی نه سودی

نه در دل فکر بهبودی نه بودی

نخواهم جو کنار و چشمه سارون

که هر چشمم هزارون زنده رودی

مولانا

شنودم من که چاکر را ستودی

کی باشم من تو لطف خود نمودی

تو کان لعل و جان کهربایی

به رحمت برگ کاهی را ربودی

یکی آهن بدم بی‌قدر و قیمت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه