عید است و هرکس از غلط غیری گرفته یار خود
مائیم و در خود عالمی دار خود و دیار خود
داریم با خود گفتگو داریم در خود جستجو
خود بیدل و در خویشتن جویندهٔ دلدار خود
گم کردهٔ خویشیم ما از خلق در پیشیم ما
از ما ببر تعلیم کار آنگاه شو سر کار خود
گفتی که دشوار است کار دشوار کار خود خودی
خود را مبین حق را ببین آسان کن این دشوار خود
از خود علم افراشتی خود را کسی پنداشتی
کس اوست تو خود تا کسی بگذر ازین پندار خود
دل را خودی بارست بار جانرا خودی عارست عار
ما بیخودان وارستهایم از بار خود از عار خود
ما بار بر کس کی شویم بار کسان هم میکشیم
بار دو عالم را بدوش برداشته با بار خود
نوروز و هرکس هر طرف با دلبری و چنگ و دف
فیض و غم و شبهای تار با نالهای زار خود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گفتوگوی شاعر با خود و تفکر دربارهٔ وجود و هویت خویش مطرح میشود. او به عید و شادی اشاره میکند و به دنبال یافتن یار و دلدار خود در دل و درونش است. شاعر به این نکته میپردازد که ما از خود غافل شدهایم و باید به درون خود نگاهی بیندازیم تا حقیقت را بشناسیم. او به دشواری کار خود اشاره کرده و پیشنهاد میکند که به جای تمرکز بر خود، به حقیقت و خالق بپردازیم. در نهایت، شاعر به بار سنگینی که بر دوش داریم و تأثیرات زندگی بر ما اشاره میکند و از درک عمیقتری از زندگی و خود سخن میگوید. نوروز و شادیهای آن نیز در کنار غمها و مشکلات زندگی مطرح میشود.
هوش مصنوعی: عید است و هر کس دیگری را به اشتباه گرفته، ما فقط به یار خود توجه داریم و در دنیای خود و منطقه خود زندگی میکنیم.
هوش مصنوعی: ما در درون خود با خود صحبت میکنیم و در جستجوی خویشتن، به دنبال معشوق خود هستیم.
هوش مصنوعی: ما در میان مردم گم شدهایم و از خود واقعیمان دور شدهایم. از ما بخواه که درسهایی را درباره کار یاد بگیریم و سپس به کار واقعیامان بپردازیم.
هوش مصنوعی: گفتهای که کارهای دشوار، سخت و چالشبرانگیز هستند. اما به جای اینکه به دردسرها و سختیهای خودت توجه کنی، بهتر است به وجود حق و حقیقت نگاه کنی و ببینی که میتوانی این چالشها را آسانتر کنی.
هوش مصنوعی: اگر علم و دانش را در خود بالا ببری و خود را برتر از دیگران بدانی، در واقع تو تنها به خودفریبی مشغول هستی. این در حالی است که حقیقت این است که هیچکس جز خودت نیست که در این باور خود غرق شدهای. باید از این اعتقاد و خودپنداری عبور کنی.
هوش مصنوعی: دل خود را بار نمیداند، اما جان را به نوعی زشت میداند. ما از بار و زشتی خود رها شدهایم و از قید خودخواهیها آزادیم.
هوش مصنوعی: ما به کسی بار نمیدهیم و خودمان هم بار دیگران را میکشیم. بار هر دو جهان را بر دوش خودمان برداشتهایم.
هوش مصنوعی: در روز نوروز، هر فرد در گوشهای با معشوق خود بر روی ساز و دف مینوازد و شادی و غم را در کنار هم تجربه میکند، حتی در شبهای تاریک با نالههای دلbroken خود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عید است و خلقی هر طرف، دامنکشان با یار خود
مسکین من بی صبر و دل، حیران شده در کار خود
هم مرغ نالان در چمن، هم گل دریده پیرهن
هر کس به یاری در سخن، من با دل افگار خود
عقلم که بودی رهنمون، خندید بر اهل جنون
[...]
عید است و چون گل هر کسی خندان به روی یار خود
ما و دلی چون غنچه خون بی سر و گل رخسار خود
خلقی شده در جست و جو هر سو که ماه عید کو
عید من آن کان ماهرو بنمایدم دیدار خود
تا چند خون دل خورم کو ساقی جان پرورم
[...]
کاری ندارم در جهان جز گریه در کردار خود
چون من مبادا هیچ کس درمانده ا ندر کار خود
ای سرو قد سیم تن وی گل رخ نازک بدن
از دوستان بشنو سخن خواری مکن با یار خود
لعل لبت با جان قرین زیر لبت در ثمین
[...]
از بس که دایم بیگنه آزردهام از یار خود
شرمندگیها میکشم، پیش نصیحتکار خود
صد بار اگر افسون کنم، شور جنون افزون کنم
یارب چه سازم چون کنم، درماندهام در کار خود
فارغ ز ذوق محفلم، وز ساز عشرت غافلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.