چو نقاش ازل طرح جهان کرد
محبت را چو جان دوری نهان کرد
شراب عشق بر آفاق پیمود
جهانرا سربسر لبریز جان کرد
جهان چون مست شد از باده عشق
گلی را دل ز دلها جان روان کرد
برون آورد دست لطف از جیب
چگویم تا چها با جسم و جان کرد
دل آزاد کانرا جای خود ساخت
روان عاشقان جان جهان کرد
عنایتهای عشق لایزالی
چه با جان دل آزاد گان کرد
نقاب از روی چون خورشید برداشت
جمالی در هویدائی نهان کرد
ربود از سینها او هر دلی بود
چو دلها را ربود آهنگ جان کرد
بدردی فیض را بخرید از وی
دوای درد بی درمان بآن کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نخستین جوهر روحانیان کرد
که او را نز مکان و نز زمان کرد
شوانم خواب در مرز گلان کرد
گلم واچید و خوابم را زیان کرد
باغبان دید که مو گل دوست دیرم
هزاران خار بر گل پاسبان کرد
چو طالع موکب دولت روان کرد
سعادت روی در روی جهان کرد
بزیر بالش آن زن نهان کرد
که یعنی خون زن نامهربان کرد
از آن بخشش که دامانش گران کرد
ره آوردی به مسکینان روان کرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.