سپهبد بشد تیز و برگشت شاه
سوی کاخ با رستم و با سپاه
یکی مجلس آراست با پیلتن
رد و موبد و خسرو رای زن
فراوان سخن گفت ز افراسیاب
ز رنج تن خویش وز درد باب
ز آزردن مادر پارسا
که با ما چه کرد آن بد پرجفا
مرا زی شبانان بیمایه داد
ز من کس ندانست نام و نژاد
فرستادم این بار طوس و سپاه
ازین پس من و تو گذاریم راه
جهان بر بداندیش تنگ آوریم
سر دشمنان زیر سنگ آوریم
ورا پیلتن گفت کین غم مدار
به کام تو گردد همه روزگار
وزان روی منزل بمنزل سپاه
همی رفت و پیشاندر آمد دو راه
ز یک سو بیابان بی آب و نم
کلات از دگر سوی و راه چرم
بماندند بر جای پیلان و کوس
بدان تا بیاید سپهدار طوس
کدامین پسند آیدش زین دو راه
بفرمان رود هم بران ره سپاه
چو آمد بر سرکشان طوس نرم
سخن گفت ازان راه بیآب و گرم
بگودرز گفت این بیابان خشک
اگر گرد عنبر دهد باد مشک
چو رانیم روزی به تندی دراز
بآب و بآسایش آید نیاز
همان به که سوی کلات و چرم
برانیم و منزل کنیم از میم
چپ و راست آباد و آب روان
بیابان چه جوییم و رنج روان
مرا بود روزی بدین ره گذر
چو گژدهم پیش سپه راهبر
ندیدیم از این راه رنجی دراز
مگر بود لختی نشیب و فراز
بدو گفت گودرز پرمایه شاه
ترا پیشرو کرد پیش سپاه
بران ره که گفت او سپه را بران
نباید که آید کسی را زیان
نباید که گردد دلآزرده شاه
بد آید ز آزار او بر سپاه
بدو گفت طوس ای گو نامدار
ازین گونه اندیشه در دل مدار
کزین شاه را دل نگردد دژم
سزد گر نداری روان جفت غم
همان به که لشکر بدین سو بریم
بیابان و فرسنگها نشمریم
بدین گفته بودند همداستان
برین بر نزد نیز کس داستان
براندند ازان راه پیلان و کوس
بفرمان و رای سپهدار طوس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شاه و رستم به کاخ برگشتند و مجلس جشنی برپا کردند که در آن درباره افراسیاب و مشکلاتی که وی برای مادر شاه، فرنگیس، پیش آورده بود، صحبت کردند. رستم به شاه امید داد که غمگین نباش، روزگار به کام تو خواهد گشت. از سویی دیگر طوس و سپاه به دو راهی رسیدند. و طوس علی رغم توصیهی شاه و هشدار گودرز مسیر بیابان را به دلیل سختی رد کرد و مسیر نزدیک کلات را برگزید تا پس از یک روز طی مسیر، بتوانند در روستای پر آب میم استراحت کنند. گودرز و سایرین در نهایت سکوت کرده و تصمیم طوس سپهبد را پذیرفتند، و بدین گونه سپاه با فرمان طوس و مدیریت او، از راه کلات چرم به پیش رفتند.
هوش مصنوعی: سپهبد با سرعت حرکت کرد و شاه به همراه رستم و سپاه به سمت کاخ بازگشت.
هوش مصنوعی: یک نفر مجلسی برپا کرد با حضور دلاوران، روحانیان و شاهان که به تصمیمگیری پرداخته و رای مشورتی دهند.
هوش مصنوعی: او به شدت از افراسیاب و دردهایی که بر تن خود و در دلش دارد، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: مادر پارسا، در اثر نیکی و محبت، به ما آسیب رسانده و ما را آزرده کرده است.
هوش مصنوعی: هیچکس از من ندانست که کیستم و از کجا آمدهام، برای همین در میان شبانان بیارزش، احساس حقارت میکنم.
هوش مصنوعی: من نیرو و ارتش را به طوس فرستادم و از این پس بگذار تا خودمان راه را ادامه دهیم.
هوش مصنوعی: ما به بداندیشان جهان را تنگ میگیریم و دشمنان را زیر سنگها دفن میکنیم.
هوش مصنوعی: او به دوستش گفت که نگران غمها نباش، زیرا زندگیات به خوبی سپری خواهد شد.
هوش مصنوعی: از آن چهره، کاروانی به سمت منزلگاهها در حرکت بود و در این میان، دو راه به هم میرسید.
از یک سو بیابانی بیآب و خشک در پیش بود و در سوی دیگر، کلات و راهی که به چرم (شهری نزدیک کوه سپید و کلات) میرسید.
هوش مصنوعی: فیلها و طبلها در جای خود باقی ماندند، تا زمانی که سردار طوس بیاید.
تا او کدام یک از دو راه را برگزیند؟ و به دستور فرمانده، سپاه نیز بر آن راه حرکت کند.
هوش مصنوعی: وقتی طوس به سرکشان رسید، با آرامش و ملایمت سخن گفت و از مسیر بیآب و گرم سخن به میان آورد.
به گودرز گفت: اگر این بیابان خشک، بادی مشک آگین داشته باشد، یا خاکش از عنبر سابیده باشد.
چنانچه در یک روز راه درازی را به تندی طی کنیم، به آب و آسایش نیازمند خواهیم شد.
هوش مصنوعی: بهتر است به سمت کلات برویم و در آنجا از میم (شاید منظور منطقهای خاص یا شخصی) سکنی گزینیم.
هوش مصنوعی: به راست و چپ زمینهای آباد و جویهای پرآب دیده میشود. پس چرا ما در این دشت بیابانی به دنبال چیزی هستیم و خود را به زحمت میاندازیم؟
هوش مصنوعی: یک روزی در این راه، مردی را دیدم که به من راهنمایی میکرد و من به سمت او حرکت میکردم.
هوش مصنوعی: ما در این مسیر سختیهای طولانی ندیدیم، مگر اینکه گاهی به پایین و بالا رفتنهایی برخورد کردیم.
گودرز، پهلوان گرانمایه به طوس گفت که شاه تو را فرماندهی سپاه کرد.
هوش مصنوعی: به طرفی برو که او گفت، چون نباید سپاه را راند، زیرا کسی آسیب نبیند.
هوش مصنوعی: نباید دل شاه ناراحت شود، زیرا آزار او برای سربازان غیرمؤثر و بد خواهد بود.
طوس گفت: ای مرد نامی، این گونه افکار و اندیشهها را در دل خود راه نده.
از این مسیله پادشاه آزرده و خشمگین نمیشود، پس شایسته است که تو نیز ناراحت نشوی.
هوش مصنوعی: بهتر است که با لشکری به این سو برویم و به مسافتهای دور فکر نکنیم.
به این ترتیب شد که همگی بر این گفته اتفاق نظر یافتند و کسی نیز حرف دیگری نزد.
پیلان با طبلهای جنگ (کوس بزرگ بر پیل سوار بوده) به فرمان و نظر سپهدار طوس از آن مسیر رفتند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.