چو خورشید بنمود بالای خویش
نشست از بر تند بالای خویش
بزیر اندر آورد برج بره
چنین تا زمین زرد شد یکسره
تبیره برآمد ز درگاه طوس
همان نالهٔ بوق و آوای کوس
ز کشور برآمد سراسر خروش
زمین پرخروش و هوا پر ز جوش
از آواز اسپان و گرد سپاه
بشد قیرگون روی خورشید و ماه
ز چاک سلیح و ز آوای پیل
تو گفتی بیاگند گیتی به نیل
هوا سرخ و زرد و کبود و بنفش
ز تابیدن کاویانی درفش
بگردش سواران گودرزیان
میان اندرون اختر کاویان
سپهدار با افسر و گرز و نای
بیامد ز بالای پردهسرای
بشد طوس با کاویانی درفش
بپای اندرون کرده زرینه کفش
یکی پیل پیکر درفش از برش
بابر اندر آورده تابان سرش
بزرگان که با طوق و افسر بدند
جهانجوی وز تخم نوذر بدند
برفتند یکسر چو کوهی سیاه
گرازان و تازان بنزدیک شاه
بفرمود تا نامداران گرد
ز لشکر سپهبد سوی شاه برد
چو لشکر همه نزد شاه آمدند
دمان با درفش و کلاه آمدند
بدیشان چنین گفت بیدار شاه
که طوس سپهبد به پیش سپاه
بپایست با اختر کاویان
بفرمان او بست باید میان
بدو داد مهری به پیش سپاه
که سالار اویست و جوینده راه
بفرمان او بود باید همه
کجا بندها زو گشاید همه
بدو گفت مگذر ز پیمان من
نگهدار آیین و فرمان من
نیازرد باید کسی را براه
چنینست آیین تخت و کلاه
کشاورز گر مردم پیشهور
کسی کو بلشکر نبندد کمر
نباید که بر وی وزد باد سرد
مکوش ایچ جز با کسی همنبرد
نباید نمودن ببی رنج رنج
که بر کس نماند سرای سپنج
گذر زی کلات ایچ گونه مکن
گر آن ره روی خام گردد سخن
روان سیاوش چو خورشید باد
بدان گیتیش جای امید باد
پسر بودش از دخت پیران یکی
که پیدا نبود از پدر اندکی
برادر به من نیز ماننده بود
جوان بود و همسال و فرخنده بود
کنون در کلاتست و با مادرست
جهانجوی با فر و با لشکرست
نداند کسی را ز ایران بنام
ازان سو نباید کشیدن لگام
سپه دارد و نامداران جنگ
یکی کوه بر راه دشوار و تنگ
همو مرد جنگست و گرد و سوار
بگوهر بزرگ و بتن نامدار
براه بیابان بباید شدن
نه نیکو بود راه شیران زدن
چنین گفت پس طوس با شهریار
که از رای تو نگذرد روزگار
براهی روم کم تو فرمان دهی
نیاید ز فرمان تو جز بهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، هنگام طلوع خورشید و فرود آمدن آن به میدان جنگ، شور و هیاهویی در کشور برپا میشود. صدای ناله بوق و کوس و هجوم سواران باعث ایجاد سر و صدا در زمین و هوا میشود. با ورود سپهدار طوس و نمایش درفش کاویانی، جنگجویان و بزرگان به نزد شاه میروند. شاه بر طوس فرمان میدهد که با همهای لشکر تعامل داشته باشد و به پیمانهایش پایبند بماند. او همچنین بر ضرورت عدم آزار به کشاورزان و مردم عادی تأکید میکند. شاه به جوانی به نام سیاوش اشاره میکند که در کلات با مادرش است و میگوید برای پیروزی در جنگ باید راهی بیابند که با نیرنگ و جنگافروزی همراه نباشد. در نهایت، طوس بر عزم و اراده شاه تاکید میکند که راهی بیابد تا پیروزی حاصل شود.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید در آسمان ظاهر شد، بر بلندی و ارتفاع خود استراحت کرد.
هوش مصنوعی: به زیر، دژ و برج را بهوجود آورد تا زمین کاملاً زرد و خشک شد.
هوش مصنوعی: صدای بوق و نوای کوس از درگاه طوس بلند شد و نشانهای از آغاز یک واقعه جدی و مهم است.
هوش مصنوعی: از سرزمین صدای غریبی به گوش میرسد، زمین پر از سر و صدا و آسمان مملو از جنب و جوش است.
هوش مصنوعی: به دلیل صدای لشکر و دمدم واسع اسپان، چهره خورشید و ماه به رنگ قیر مانند تیره و تار شده است.
هوش مصنوعی: از زخمی که بر سلاح تو هست و از صداهای فیل، تو گفتهای که دنیا به رنگ نیل درآمده است.
هوش مصنوعی: آسمان رنگهای مختلفی دارد، از جمله قرمز، زرد، آبی و بنفش، که به خاطر تابش نور درفش ایرانیان است.
هوش مصنوعی: سواران گودرزی در میان مناطق کاویان در حال گردش هستند.
هوش مصنوعی: فرمانده با کلاه خود، چماق و نی در دست به سمت بالای این مکان آمده است.
هوش مصنوعی: طوس به همراه درفش کاویانی پا به میدان گذاشت و در پایش کفشهایی از جنس طلا بر تن کرده بود.
هوش مصنوعی: یک فیل با جثه بزرگ، درفشی درخشان را از روی سرش به دوش کشیده و در آنجا درخشندگی خاصی دارد.
هوش مصنوعی: افراد بزرگ و مهم که در دوران خود سلطنت و قدرت داشتند، بر دنیا حکومت کردند و از نسل نوید بخش و قابل توجهی ظهور کردند.
هوش مصنوعی: همه آنها مانند یک کوه سیاه به سمت شاه رفتند، گرازها و حیوانات فراری.
هوش مصنوعی: فرمان داد تا پهلوانان از لشکر فرمانده به سوی شاه بیایند.
هوش مصنوعی: وقتی که همه سربازان به نزد شاه رسیدند، به همراه خود پرچم و کلاه خود داشتند.
هوش مصنوعی: بیدار شاه به آنها گفت که طوس، فرمانده سپاه، در جلو سپاه آماده است.
هوش مصنوعی: باید با دقت و توجه به ستارهشناسان عمل کنیم و میان ما باید بر اساس دستورات آنها هماهنگی و همسویی وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: او به یکی از فرماندهان سپاه مهری داد که او رهبر است و به دنبال راستای درست میگردد.
هوش مصنوعی: باید همه جا به دستور او عمل کرد، زیرا اوست که هر قید و بندی را برمیدارد.
هوش مصنوعی: او به او گفت: از وعده من بگذر و به قوانین و دستورات من توجه نکن.
هوش مصنوعی: کسی را نباید آزرد که بر اساس عهد و پیمان، باید به احترام و قدر آن ایستاد.
هوش مصنوعی: کشاورز مانند افرادی است که در کار خود جدی هستند و به کارهای زراعی مشغولند، اما کسی که به جنگ نرود و درگیر چنین مسائلی نشود، انسان شایستهتری است.
هوش مصنوعی: نباید بر او بادی سرد بگذرد، مگر اینکه با کسی همنوا و همراه باشد.
هوش مصنوعی: نباید به کسی نشان دهی که در اندوهی، زیرا این اندوه همیشگی نیست و بر کسی باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: به مسیر کلات نرو، زیرا اگر در آن راه قدم بگذاری، ممکن است در نهایت به کلامی بیپایه و بیفایده دچار شوی.
هوش مصنوعی: روح سیاوش مانند خورشید میدرخشد و به امید اینکه در سرزمین او، زندگی و خوشبختی جریان داشته باشد.
هوش مصنوعی: پسری از دختران پیر به دنیا آمد که اندکی از ویژگیهای پدرش در او پیدا نبود.
هوش مصنوعی: برادرم هم مانند من جوان و با صفا بود و همسن و سال من بود.
هوش مصنوعی: حال در کلات، جهانجوی با شکوه و لشکری بزرگ همراه مادرش حضور دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس در جهان نمیداند که ایرانی از چه مقامی برخوردار است؛ بنابراین نمیتوان به آسانی او را تحت فشار قرار داد.
هوش مصنوعی: ارتش و جنگجویان شجاعی دارد که بر فراز کوهی ایستادهاند و در مسیر دشوار و باریکی در حال پیشروی هستند.
هوش مصنوعی: او مردی جنگجو و شجاع است که در میدان نبرد بسیار ماهر است و از ویژگیهای بارز و مهمی برخوردار است.
هوش مصنوعی: برای عبور از بیابان، باید راه را ادامه داد، چرا که راهی که برای شیران است، خوب نیست.
هوش مصنوعی: پس طوس به پادشاه گفت که زمانه بر اساس نظر تو پیش نخواهد رفت.
هوش مصنوعی: من در مسیر خود حرکت میکنم، مگر اینکه تو هدایت کنی؛ از فرمان تو جز خیر و خوبی نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.