گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فردوسی

الا ای خریدار مغز سخن

دلت برگسل زین سرای کهن

کجا چون من و چون تو بسیار دید

نخواهد همی با کسی آرمید

اگر شهریاری و گر پیشکار

تو ناپایداری و او پایدار

چه با رنج باشی چه با تاج و تخت

ببایدت بستن به فرجام رخت

اگر ز آهنی چرخ بگدازدت

چو گشتی کهن نیز ننوازدت

چو سرو دلارای گردد به خم

خروشان شود نرگسان دژم

همان چهرهٔ ارغوان زعفران

سبک مردم شاد گردد گران

اگر شهریاری و گر زیردست

بجز خاک تیره نیابی نشست

کجا آن بزرگان با تاج و تخت

کجا آن سواران پیروزبخت

کجا آن خردمند کندآوران

کجا آن سرافراز و جنگی سران

کجا آن گزیده نیاکان ما

کجا آن دلیران و پاکان ما

همه خاک دارند بالین و خشت

خنک آنک جز تخم نیکی نکشت

نشان بس بود شهریار اردشیر

چو از من سخن بشنوی یادگیر