تا حلقه نبد زلف بت مهوش ما را
زنجیر چه میکرد دل سرکش ما را
بیجوهر تیغ تو دل از پا ننشیند
آب تو نشاند مگر این آتش ما را
ماییم و همین فکر سر زلف و دگر هیچ
عشق که تهی کرد چنین ترکش ما را؟
گامی دو توان تاخت به دنبال شکاری
گر پی نکند تیغ اجل ابرش ما را
فیّاض بیا خوب رسیدی که خوشت باد
دیدار تو بایست دماغ خوش ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.