مرد عشقم گرچه خود را در هوس پیچیدهام
شعلة سوزندهام در خار و خس پیچیدهام
من نسیمم، بوی گل حسرتکش آغوش من
گردباد آسا چرا در مشت خس پیچیدهام!
روح برگردِ سر صیّاد در پرواز ماند
مشت بالی را عبث من در قفس پیچیدهام
راه بیرون شد نمییابم ازین دیر نگون
نالهام در سینة تنگ جرس پیچیدهام
تیره بختم ورنه با بازوی قدرت در هنر
پنجة خورشید را صد ره به پس پیچیدهام
یک نفس وارست باقی در تن و من چون حباب
خویش را دانسته در این یک نفس پیچیدهام
کردهام نالیدنی فیّاض کز بیطاقتی
گریه در مژگان ناز دادرس پیچیدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.