دلم با زاهدان دیگر به صد اعزاز ننشیند
چو جست از دامگاهی مرغ، دیگر باز ننشیند
عجب دلکش فضایی عالم گمگشتگی دارد
که عنقا در هوایش یکدم از پرواز ننشیند
ز صد دام تعلّق جسته مرغ روحم ای مطرب
که جز بر شاخسار نغمههای ساز ننشیند
دل صیدی که از جا رفته بر امید صیّادی
به جای خود جز از آواز طبل باز ننشیند
ازین ناهمدمان مرغ دل رم خوردهای دارم
که جز بر آشیان چنگل شهباز ننشیند
ملامت دامنی میزن بر آتش گو همان بهتر
که جوش گریههای آرزوپرداز ننشیند
نگاهش جان گرفت از من مسیحا کی دهد بازم
ز یک سحر آنچه برخیزد به صد اعجاز ننشیند
زبان گفتگو بر بستهام از درد دل لیکن
خموشی یکدم از اظهار حرف راز ننشیند
چو عاشق گشتهام آن به که با امیدتر باشم
چرا کس در میان عاشقان ممتاز ننشیند
چو راندی از درم دیگر مخوان کاین طایر وحشی
زهر آواز برخیزد به هر آواز ننشیند
ز دل شوری که شعر «طالب آمل» برانگیزد
دگر فیّاض جز از حافظ شیراز ننشیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به حسرت و یاد عیشهای گذشته میپردازد. شاعر با توصیف شبهایی که تحت تأثیر زیبایی معشوق و نور مهتاب بودند، به بیداری بخت خود و خواب آسمان اشاره میکند. او از سالها غم و اندوه در خانهای در معرض طوفان عشق سخن میگوید، و شب بدون ماه را با بیقراریهای دلش مقایسه میکند.
شاعر احساسات شدیدی چون درد و اشک را به تصویر میکشد و با کنایه به زندگی و عشق، به تلخی و زیبایی همزمان آن اشاره دارد. در نهایت، او به یاد آن معشوق فیاض، در میان مشکلات و دردهای عشق، به جستجوی آرامش میپردازد و همه اینها را در قالب تصاویری زیبا و شاعرانه ارائه میدهد.
هوش مصنوعی: دل من دیگر مانند زاهدان نیست که به سادگی او را مورد احترام قرار دهند. مثل پرندهای که از دام فرار کند، دیگر به دام برنمیگردد.
هوش مصنوعی: فضای دلانگیز و جذابی وجود دارد که در آن، گمشدگی و ابهام حاکم است و پرندهای افسانهای همچون عنقا نمیتواند لحظهای از پرواز و آزادی خود در این فضا دست بکشد.
هوش مصنوعی: روح من از بند و محدودیتها رهایی یافته است، ای نوازنده. او فقط بر درخت خوشیها و نغمههای موسیقی قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: دل مانند پرندهای است که از جای خود پران شده و تنها به امید صیاد به حالت آرامش بازنمیگردد. به جز صدای طبل که نشانه خطر است، هیچ چیز دیگر نمیتواند آن را به مکان قبلیاش برگرداند.
هوش مصنوعی: من دلی آشفته و سرگردان دارم که فقط در جای امن و آرامش میتواند آرام بگیرد و از پرواز کردن دست برندارد.
هوش مصنوعی: نقد و سرزنش تو اینجا بیفایده است، بهتر این است که آن آتش شعلهور بماند و اشکهای آرزوهای پرشکوه هرگز متوقف نشوند.
هوش مصنوعی: نگاه او به من جان بخشید، مثل مسیح که زندگی میدهد. آیا او میتواند دوباره با سحری از خود، آنچه را که با صد معجزه بهدست نمیآید، به من بازگرداند؟
هوش مصنوعی: من به خاطر درد دل، دیگر زبان به گفتگو باز نکردهام، اما سکوت من هم نمیتواند رازهایم را پنهان کند.
هوش مصنوعی: وقتی عاشق شدهام، بهتر است که امیدوارتر باشم، زیرا هیچکس در میان عاشقان، جایگاه ویژهای ندارد.
هوش مصنوعی: اگر از خانهام بیرون بروی، دیگر برنگرد. این پرندهی وحشی به هر صدایی پاسخ نمیدهد و با هر زنگی نمینشیند.
هوش مصنوعی: این متن به این معناست که تنها کسی که میتواند احساسات عمیق و شورانگیز را در شعر خود به تصویر بکشد، حافظ شیرازی است. او به قدری هنرمندانه و تأثیرگذار شعر میگوید که هیچ کس دیگری نمیتواند به چنین سطحی از زیبایی و عمق در آثارش برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.