بیدلان دور از لبش چون جام گلگون میخورند
چون به یاد آرند آن لب ساغر خون میخورند
راضی از فرهاد شیرینش به جوی شیر بود
وای کاین شیرین لبان در عهد ما خون میخورند
دودمان عشق از هم کم فراموشی کنند
بیدلان تا حشر خون بر یاد مجنون میخورند
حیف واقف نیستی کاشفتگان شوق دوست
ساغر لبریز زهر غصّه را چون میخورند
با تو فیّاض ار حریفان دم زنند از جام فکر
عرض معنی میبرند و خون مضمون میخورند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان درد و رنج اسیران عشق میپردازد که در دل گرما و تب عشق میسوزند اما از حال خود چیزی نمیگویند. او از عشق به عنوان مشربی میگوید که تنها در خون و دل عاشقان جا دارد و در عیش و خوشی، انسانها باید به وجود عمر و فانی بودن آن توجه کنند. شاعر همچنین به مسأله آبرو و مراقبت از خود در برابر فتنهها اشاره میکند و میگوید که حتی اگر آسمان خونش را بریزد، درست مانند خاکستر شعله، تجربیاتش را فراموش نخواهد کرد. در نهایت، شاعر به طوفان و زیباییهای عشق اشاره میکند و میگوید که اهل دنیا هیچگاه نمیتوانند ارزش واقعی عشق و دردهای آن را درک کنند.
هوش مصنوعی: عاشقان دور از لب معشوق، مانند جامی پر از شراب قرمز مینوشند و زمانی که به یاد آن لب زیبا میافتند، آنگاه ساغری پر از خون را مینوشند.
هوش مصنوعی: فرهاد از شیرینی عشقش به شیرینیاش راضی است و در حال حاضر این شیرینی لبها خون میخورند.
هوش مصنوعی: عاشقان و دلدادگان، با فراموشی از هم جدا نمیشوند و تا روز قیامت به یاد مجنون خون میریزند.
هوش مصنوعی: متأسفانه، تو از حال و هوای عاشقانی که در جستجوی دوستاند، بیخبری. آنان چگونه جام پر از غم و اندوه را مانند شراب مینوشند.
هوش مصنوعی: اگر تو بخشنده و مهربان باشی، حتی اگر رقبایت از خود صحبت کنند و یا به بحث بپردازند، آنها از دل و جان به بیان معانی و مفاهیم میپردازند و در واقع، به نوعی از احساسات عمیق و عمق فکر خود بهرهبرداری میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.