نقشبندانی که طرح روی جانان ریختند
طرح دلها را چو زلف او پریشان ریختند
شهسوار عشق در معموره منزل کی کند!
طرح این ویرانه را دانسته ویران ریختند
گلرخان بهر زکات گلفشانیهای عشق
تا به لب آورده صد بار آب حیوان ریختند
تشنگان لعل او با آنکه ساقی خضر بود
بود خالی عرصه و چابکسواران ریختند
ملک صبرم پایمال ترکتاز غمزه شد
در حقیقت گویی این بگداختند، آن ریختند
بیخرابی نقش آبادی مزن کاشفتگان
گرد کفر انگیختند و رنگ ایمان ریختند
زلف سنبل، چهره گل، ساعد سمن، شمشاد قد
وه که طرح این گلستان خوش بسامان ریختند
تا کمر نظاره را در بحر سیمابست جای
بیقراری بس که بر خاک درش جان ریختند
در دیار عشق آسایش نه دین دارد نه کفر
خاک این غم بر سر گبر و مسلمان ریختند
از شراب خوشدلی در ساغر فیّاض ما
جرعهواری ریختند اما پشیمان ریختند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و احساسات عمیق مرتبط با آن پرداخته است. شاعر از دلشکستگی و رنج ناشی از عشق سخن میگوید و به تأثیرات عاطفی و روحی که این عشق بر او گذاشته، اشاره میکند. او از شرمندگی و دردهای ناشی از اشک و آه در دل سخن میگوید و به عواقب عشق و نقش آن در زندگی اشاره میکند. در نهایت، شاعر بیان میکند که اگر دامن پاک و بیآلایش نداشته باشد، چگونه میتواند در روز قیامت از خود دفاع کند. این اشعار به زیبایی احساسات عمیق انسانی را به تصویر میکشند.
هوش مصنوعی: نقاشانی که تصویری از معشوق را خلق کردند، به حال دلها هم به شکلی نامنظم و پریشان، مانند زلفهای او، شکل دادند.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی در جایی نمیتواند سکنی گزیند که قرار و آرامش وجود نداشته باشد. آنها به عمد اینجا را خراب کردند تا نشان دهند که این مکان دیگر قابل زندگی نیست.
هوش مصنوعی: زیبایی و شکوه گلرخان عشق خود را به حدی بروز داده که هر بار زندگی دوبارهای را از کنار او تجربه کردهاند.
هوش مصنوعی: تشنگان از شراب قرمز او در حالی که ساقی خضر حضور داشت، با این حال، میدان خالی بود و سواران چابک در آن جا ریخته بودند.
هوش مصنوعی: صبر من به شدت شکست و زیر فشار چشمان فریبندهات قرار گرفت. انگار این یکی مایعاتش ذوب شد و آن یکی به زمین ریخت.
هوش مصنوعی: به ویرانی و خراب کردن مکانی نپرداز، چرا که کسانی که به کفر و نابودی روی آوردهاند، باعث آشفته شدن رنگ ایمان و اعتقادات مردم میشوند.
هوش مصنوعی: زلفهای زیبا و پیچیده، چهرهای چون گل، دستانی مانند گیاه سمن و قدی راست و خوشفرم، همگی نشان از این دارند که چه هنرمندانه و زیبا این باغ را طراحی کردهاند.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف عمیق و زیبای یک لحظهی عاشقانه میپردازد. در اینجا، شاعر به شدت تحت تأثیر زیبایی و جذابیت معشوق خود قرار گرفته است. او بیان میکند که چقدر دلیت شرارهوار در عشق خود غرق شده و بیتابی و دلتنگی او تا مرز جنون است. این احساسات عمیق او باعث شدهاند که عاشقانههای دیگران نیز در پای در معشوقش جان بدهند. این بیان، عمق احساس و تأثیر شگفتآور عشق را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در سرزمین عشق، نه آسایش وجود دارد و نه تفاوتی میان دین و کفر، زیرا این غم بر سر همه، چه پیروان زرتشت و چه مسلمانان، سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: در پیالهی پر از شادیمان، جرعهای از شراب خوشی ریختهاند، ولی اکنون از آن کار پشیمان هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یا رب، آن بالا مگر از آب حیوان ریختند
یا بسی جان کسان بگداختند، آن ریختند
شیره جانهای شیرین برکشیدند از نخست
وین تن نازک ازان شیرینی جان ریختند
هر کجا خوی ریخت از رویت، ملاحت مایه بست
[...]
صبح خیزان باز می در ساغر جان ریختند
کفر را میساخته در جام ایمان ریختند
چون صبا بستند احرام سر زلف صنم
صد پریشانی بر آن زلف پریشان ریختند
بودشان در دل ذخیره صد گریبان چاک غم
[...]
مدعا دل بود اگر نیرنگ امکان ریختند
بهر این یک قطره خون، صد رنگ توفان ریختند
زین گلستان نی خزان در جلوه آمد، نی بهار
رنگ وهمی از نوای عندلیبان ریختند
خار بستی کرد پیدا کوچهباغ انتظار
[...]
شبنم عرض ادب از چشم حیران ریختند
دانه امید را چون مهر یکسان ریختند
هرکه شد همچون صدف در سعی سامان عمل
عاقبت اندر دهانش آب نیسان ریختند
از وجود خویش دارم گرمی مهر عدم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.